انواع مصاحبه و شیوههای انجام آن
شما در این بخش می آموزید که یک شگرد واحد برای مصاحبه موفق وجود ندارد و طبعا شیوه مصاحبه بر حسب این که مصاحبه شونده کیست، موضوع مصاحبه و هدف از مصاحبه چیست، تغییر خواهد کرد.
درسها
عنوان
مصاحبه چیست؟
انواع مصاحبه
مصاحبه خبری: برای پی بردن به واقعیتها
مصاحبه با آگاهان: برای کسب نظر یا اظهار عقیده خاص
مصاحبه با مردم: برای کسب نظرعمومی و ارائه صدای مردم
مصاحبه احساسی
مصاحبه چالشی
مصاحبه غافلگیرانه
مصاحبه تحلیلی
مصاحبه سرگرم کننده
خلاصه درس "انواع و شیوههای انجام مصاحبه"
اگر با وزیر اقتصاد مصاحبه کنید اولین سؤالی که از او می پرسید چیست؟ برای این که بهترین سؤال را بپرسید باید پیش از مصاحبه از اوضاع و احوال اقتصادی مطلع باشید.
اگر بخواهیم راز موفقیت یک مصاحبه گر خوب را در سه کلمه توضیح دهیم، باید بگوییم: "آمادگی، آمادگی، و آمادگی."
مصاحبه گری که آماده نباشد، مصاحبه شونده را نشناسد و روی موضوع مصاحبه احاطه نداشته باشد، از همان دقیقه اول در پنجه مصاحبه شونده ای اسیر می شود که مایل به ارائه اطلاعات دقیق و شفاف نیست.
اصلا مصاحبه یعنی چه؟ مصاحبه یعنی صحبتی که در آن خبرنگار سؤالاتی را با مصاحبه شونده مطرح می کند تا به واقعیت ها، نقطه نظرها و احساسات او پی ببرد.
مصاحبه تفاوت زیادی با
مکالمه دارد. مکالمه بین دو نفر اغلب بدون ساختار و هدف مشخص انجام می شود اما
مصاحبه باید دارای ساختار و هدف روشن باشد.
در روزنامه نگاری، تقریبا همیشه محدودیت زمانی وجود دارد. مصاحبه شونده هم ممکن
است مشتاق نباشد اطلاعات یا نظر خود را در اختیار مصاحبه کننده قرار دهد. این عامل
ها، هر دو فشار را بر مصاحبه کننده افزایش می دهند.
مصاحبه کردن فنی است که خیلی ها با آن سر و کار دارند اما تنها عده معدودی در آن ماهر هستند. یکی از این افراد ماهر، خانم لین باربر، خبرنگار بریتانیائی است که مصاحبه های خود را یک ماموریت مشکل به سبک نظامی تلقی می کند. او خود را به صورت جاسوسی در یک قطار در قلب سرزمین دشمن فرض می کند که مدارکی در اختیار دارد که اگر بتواند آن ها را به لندن برساند بریتانیا نجات پیدا می کند. اما او می داند که دشمن در تعقیبش است و احتمالا در ایستگاه بعدی دستگیر خواهد شد. تنها امید او مردی است که روبرویش نشسته است.
او می گوید: "من چیزی در باره او نمی دانم. تنها می توانم استنباط هائی از ظاهر او داشته باشم. آیا می توانم به او اعتماد کنم؟ او طرف من است یا طرف دشمن؟ آیا او شجاع و کاردان است یا در برخورد با اولین مانع درهم می شکند؟
تا رسیدن به ایستگاه بعدی یک ساعت فرصت دارم تا پاسخ این سؤالات را پیدا کنم. اما او هرگز نباید شک ببرد که من از او بازجوئی می کنم. ما فقط در قطار نشسته ایم و با هم صحبت می کنیم. بنابراین، در ابتدا نه چندان جدی اما با شدت و قوت، سؤالاتی را با او مطرح می کنم، پرسش هایی که سرنوشت کشورم به آن ها بستگی دارد."
مصاحبه موفق به دانش، سیاست، حساسیت، پافشاری و اغلب شجاعت نیاز دارد.
اما چه این مصاحبه تلفنی
باشد چه رو در رو، چه با بالاترین مقام سیاسی باشد چه با یک فرد معمولی، به مهارتی
نیاز دارد که کار خبرنگاری بدون آن پیش نمی رود.
یک شگرد واحد برای مصاحبه موفق وجود ندارد. طبعا شیوه مصاحبه بر حسب این که مصاحبه شونده کیست، موضوع مصاحبه و هدف از مصاحبه چیست، تغییر می کند.
اگر منظور از مصاحبه پی
بردن به بعضی واقعیت ها بوده و مصاحبه کننده نتوانسته پاسخ مناسب دریافت کند،
مصاحبه موفقیت آمیز نبوده است. اما اگر منظور سرگرم کردن مخاطبان و نگاهی به شخصیت
مصاحبه شونده باشد، مانند اکثر مصاحبه ها با ستارگان هالیوود، دیگر موضوع پی بردن
به واقعیت ها مطرح نیست.
مخاطبان نمی پسندند که مصاحبه کننده در گفتگو با مصاحبه شونده ای که آسیب پذیر
است، سخت گیری بیش از حد نشان دهد.
در ادامه چند نوع مصاحبه را تشریح می کنیم و مشخص می کنیم که چه عامل هایی باعث می شوند این مصاحبه ها موفقیت آمیز از آب درآیند.
ساده ترین نوع مصاحبه آن است که خبرنگار سعی دارد اطلاعات جمع آوری کند و مصاحبه شونده هم مایل است که این اطلاعات را در اختیار او بگذارد. به عنوان نمونه:
• یک ساختمان بزرگ در اثر
آتش سوزی از بین رفته و رئیس سازمان آتش نشانی شرح می دهد که چه اتفاقی افتاده
است.
• یک ورزشکار شرح می دهد که چگونه خود را برای شرکت در مسابقات جهانی آماده می
کند.
• مقام وزارت دارائی مقررات جدید مطالبه تخفیف مالیات را تشریح می کند.
در این نمونه ها اطلاعات داده شده به طور کلی جنجال برانگیز نیستند؛ اگر چه ممکن است موارد جنجال بر انگیزی هم وجود داشته باشد که در مصاحبه دیگری با یک مصاحبه شونده دیگر مطرح شود. در این نمونه ها تضاد منافع میان مصاحبه کننده و مصاحبه شونده وجود ندارد؛ مصاحبه شونده از مخفی نگه داشتن اطلاعات نفعی نمی برد و خبرنگار هم دلیلی نمی بیند که در موضع تهاجمی قرار بگیرد یا مصاحبه شونده را به چالش بطلبد. برعکس لحن مناسب مصاحبه کننده در جهت دلگرمی و موافقت با مصاحبه شونده خواهد بود به ویژه اگر مصاحبه شونده جوان، کم تجربه یا مضطرب باشد مثل کسی که چند لحظه قبل شاهد سانحه یا مصیبتی بوده است.
جان اسنو، از کانال چهار تلویزیون بریتانیا می گوید: "برای من مصاحبه به منزله جنگ گلادیاتورها نیست. هدف من شنیدن پاسخ هاست. مصاحبه در حالت کلی کاوش برای یافتن اطلاعات است."
مصاحبه هایی که برای کسب اطلاعات انجام می شوند برای خبرنگاران حیاتی هستند، چون مواد خام برای کارخانه خبرسازی تولید می کنند. این بدان معنی نیست که این مصاحبه ها برای دیدن یا شنیدن جالب هستند. اگر قرار به پخش آنها باشد باید تدوین و کوتاه شوند. اطلاعاتی که در این مصاحبه ها به دست آمده در یک متن مختصر توسط مجری در اختیار مخاطب گذاشته می شود تا زمان برای مصاحبههای جالب توجه تر باقی بماند.
ما می توانیم این نوع مصاحبه ها را مصاحبه خبری بنامیم.
هدف از این نوع مصاحبه این است که تا جایی که ممکن است در مدت زمان موجود از مصاحبه شونده اطلاعات دقیق و مناسب کسب کنیم.
با این افراد زیاد مصاحبه
می شود:
• شاهد عینی
• مامور پلیس
• مامور آتش نشانی
این سؤال ها باید پرسیده شوند:
• چه کسی؟
• چه چیزی؟
• کجا؟
• چه زمانی؟
• چگونه؟
چرا؟
به طور کلی اگر به جای این که مصاحبه شونده به بازگویی آنچه واقع شده بپردازد، از او پرسیده شود راجع به موضوع مورد بحث چه فکر می کند و چه حسی دارد، جالب تر و جذاب تر است.
باز هم آمادگی شرط اول است؛ بدترین حالت این است که مصاحبه گر از مسئول یک سازمان یا یک مدیر درباره جزئیات طرحی بپرسد که قبلا اعلام شده است. در این صورت، مصاحبه گر آن چند دقیقه گرانبهایی را که بعد از مدت ها تلاش برای مصاحبه به دست آورده صرف گرفتن اطلاعاتی کرده که قبلا منتشر شده بوده و آن مسئول هم به راحتی از پاسخگویی به سؤالات کلیدی و ارائه نظر خود درباره برنامه های جنجال برانگیز طفره رفته است.
این نوع مصاحبه به منظور پی بردن به نظرات مصاحبه شونده در مورد یک موضوع خاص انجام می شود.
مصاحبه شونده می تواند کسی
باشد که از موضوعی کاملا آگاه است و درباره آن نظر خاصی دارد از جمله:
• کسی که به نوعی در ماجرا درگیر است؛
• سیاستمدار، مقام دولتی یا عضو گروه فشار؛
• مردم معمولی که درگیر ماجرا نیستند ولی نظر خاصی در مورد آن دارند.
فکر کنید که چگونه می توان به سه موضوعی که قبلا در باره آن ها صحبت کردیم از
زاویه دیگری نگاه کرد:
• یک ساختمان بزرگ در اثر آتش سوزی از بین رفته و رئیس آتش نشانی شرح می دهد که چه
اتفاقی افتاده است.
• یک ورزشکار شرح می دهد که چگونه خود را برای شرکت در مسابقات جهانی آماده می
کند.
• مامور وزارت دارائی مقررات جدید مطالبه تخفیف مالیات را تشریح می کند.
سؤالات مصاحبه کننده در این
نوع مصاحبه کاوشگرانه تر از سؤالات در مصاحبه خبری است. به عنوان نمونه:
- وقتی این خبر را شنیدید واکنش شما چه بود؟
- این خبر چه تاثیری بر شما گذاشت؟
- در این مورد چه فکر می کنید؟
- چرا موافق یا مخالف هستید؟
- آیا پیشنهادی غیر از این دارید؟
- فکر می کنید به جای این، باید چه می کردند؟
- در این مورد چه خواهید کرد؟
بسیاری از اوقات خبرنگار دنبال نظر یک شخص خاص نیست بلکه می خواهد نظر مردم کوچه و خیابان را بداند.
در این حالت نظرتنها یک نفر، نماینده نظرعموم نخواهد بود. بنابراین خبرنگاران رادیو و تلویزیون نظر چندین نفر را جمع آوری می کنند و با انتخاب نمونه هائی از میان آن ها مجموعه کوتاهی از نظرهای مختلف را به مخاطب خود ارائه می کنند.
نتیجه ارائه شده صدای مردم خوانده می شود.
صدای مردم به خصوص در زمانی
که خیلی از آن ها آماده اظهار نظر فوری هستند، بسیار به کار می آید؛ اما اگر موضوع
پیچیده، دور از ذهن، فنی و مشکل باشد کم تر استفاده می شود. موضوع های خنده دار
برای صدای مردم مناسب هستند. سؤال های زیر نمونه های خوبی برای جمع آوری صدای مردم
هستند:
• در انتخابات به چه کسی رای می دهید؟
• در میان شخصیت های کشور، چه کسی را بیشتر قبول دارید؟
• از وسائط نقلیه عمومی تا چه حد رضایت دارید؟
مصاحبه کننده باید از تمام کسانی که مورد پرسش قرار می گیرند، سؤال اولیه مشابهی بپرسد؛ اما می تواند پس از سؤال اول مورد به مورد پرسش های دیگری را مطرح کند (مثلا بپرسد: چرا؟). البته سؤال اولیه باید پرسشی باشد که جوابش بیش از یک بله یا خیر ساده است.
صداهای مردم شیوه مناسبی برای محلی کردن بیشتر خبر است. به عنوان مثال اگر دولت مرکزی سیگار کشیدن را در محل های عمومی ممنوع کند، شما می توانید پی ببرید که مردم شهر شما تا چه حد آن را می پسندند.
در هنگام استفاده از صدای مردم باید تا سر حد امکان از نظرهای گوناگون استفاده کرد. اگر مسئله مربوط به اقلیتی از جامعه است به جایی بروید که افراد آن اقلیت در آن جا هستند؛ اگر شهریه دانشگاه افزایش پیدا می کند به دانشگاه بروید و اگر هزینه نگهداری از کودکان بالا می رود به یک مهد کودک بروید.
از صدای مردم اغلب بین سی تا چهل ثانیه استفاده می شود، که می توان در این محدوده زمانی حدود چهار تا هشت نظر را منعکس کرد.
مصاحبه احساسی با مصاحبه برای اظهارعقیده شباهت ها و نزدیکی هایی دارد.
بعضی از جذاب ترین برنامه های رادیویی و تلویزیونی برنامه هائی هستند که در آن ها مردم احساسات خود را به مخاطبان نشان می دهند. بسیاری از بینندگان و شنوندگان میل دارند بیشتر در خشم، غم یا شادی دیگران شریک شوند تا این که یک رشته بحث یا واقعیت های خشک را بشنوند.
شاید تعجب کنید اما خیلی ها آماده هستند تا طیف گسترده ای از مخاطبان شما را در احساسات خود شریک کنند. صحبت کردن با رسانه ها شاید از درد آنان بکاهد، یاد یکی از عزیزان آن ها را زنده نگاه دارد، سؤالی را که ناامیدانه دنبال پاسخش هستند در سطح وسیع مطرح کند یا باعث ریخته شدن آبروی کسی شود که او را مسئول بدبختی خود می دانند.
در این موارد خبرنگار نباید با قطع کردن حرف مصاحبه شونده کنجکاوی بیش از حد نشان دهد و حضورش باید در حاشیه باشد. او باید با تصدیق کردن گفته های مصاحبه شونده یا سر تکان دادن مثبت به مصاحبه شونده کمک کند که به حرف زدن ادامه دهد.
یک سؤال واضح که زیاد هم پرسیده می شود این است: چه احساسی دارید؟ برای خیلی ها این سؤال چندان جالب تلقی نمی شود؛ "شوهرم مرده و خانه ام سوخته، فکر می کنی چه احساسی دارم؟"
شیوه بهتر، پرسیدن سؤال های ساده جهت کسب خبر است؛ چه اتفاقی افتاده؟ حالا چه کار می کنید؟ اگر مصاحبه شونده بخواهد که دیگران را در احساسات خود شریک کند، این کار را خواهد کرد. اگر هم نخواهد، شما خویشتن داری نشان داده اید و رنجش او را به حداقل رسانده اید.
به یاد داشته باشید که شما حق ندارید خود را در احساسات مصاحبه شونده وارد کنید مگر آن که او این اجازه را به شما بدهد.
اگر مصاحبه شونده از شما بخواهد که او را تنها بگذارید، فورا اطاعت کنید.
اما نباید قواعد خبرنگاری
را فراموش کنید. آن ها که تحت فشار یا دچار احساسات هستند بیشتر احتمال دارد که
حرفی بزنند که افترا آمیز باشد و یا پس از یک مصیبت، این خطر وجود دارد که مصاحبه
شونده تلاش کند تا تقصیر را به گردن کسی بیاندازد. اگر شما اجازه بدهید که اتهامات
بی پایه آنان پخش شود، احتمال دارد که یا راهی دادگاه شوید یا کار خود را از دست
بدهید.
آن گونه که گفته شد، روزنامه نگاران مصاحبه را فرصتی تلقی می کنند تا به حقایق پی ببرند، اما برخی از اوقات مصاحبه شونده ها این تصور را ندارند. در واقع افراد گاهی بدون آن که قصد داشته باشند آنچه را که می دانند یا حس می کنند با خبرنگار در میان بگذارند، حاضر به مصاحبه می شوند . آن ها به این امید هستند که خبرنگار آن ها را تحت فشار نگذارد تا بتوانند بدون آن که چیزی گفته باشند، خود را صادق و صریح جلوه دهند.
موارد زیر را تصور کنید:
• سه روز از تصادف قطار که شش نفر در اثر آن کشته شده اند می گذرد و اداره راه آهن هنوز اعلام نکرده که چه عاملی باعث تصادف شده است؛
• شرکت برق از صدها مشتری حق اشتراک دریافت کرده اما هنوز برق آن ها را تامین نکرده است؛
• ماموران آتش نشانی برای دریافت حقوق بیشتر تصمیم به اعتصاب گرفته اند، اگر چه می دانند این کارشان جان مردم را به خطر می اندازد؛
• کارمندان بازنشسته دولت دو ماه است که حقوق خود را نگرفته اند و مسئولان هم هیچ اظهار نظری در این باره نکرده اند.
در هر کدام از این موارد، یک روزنامه نگار حق دارد پرسش هایی را مطرح کند که مردم میل دارند بپرسند و حق دارند که انتظار داشته باشند پاسخی منطقی در مورد آن ها هم بشنوند. اما اگر مصاحبه شونده هم با وجود موافقت کردن با مصاحبه به همین میزان مصمم باشد که از پاسخ دادن طفره رود، صحنه برای مصاحبه چالشی آماده می شود.
این نوع مصاحبه در نهایت می تواند شبیه سؤالات دادستان از متهم در دادگاه باشد. جالب است بدانید که ماهرترین مصاحبه کنندگان از این نوع، درس حقوق خوانده اند.
در یکی از معروف ترین مصاحبه های چالشی مجری یک برنامه خبری تلویزیون بی بی سی یک سؤال را هفده بار از یک وزیر پرسید چون فکر می کرد پاسخ رضایتبخش را نشنیده است!
شکی نیست که این مثال، یک مثال غیرعادی است، اما بهتر است که تمام سؤال ها در یک مصاحبه چالشی مربوط به یک موضوع باشد. برای انجام چنین مصاحبه هایی به آمادگی دقیق و کامل نیاز است تا بتوان سؤالات هدفمندی مطرح کرد:
• اجازه بدهید نکات اصلی را مرور کنیم....آیا شما این تعبیر از وقایع را قبول دارید؟
• شما گفته بودید......چرا حالا می گوئید.....؟
• ممکن است توضیح دهید چرا آن حرف را زدید؟
• چرا همکارتان گفته بود.... که به نظر می آید به کلی با آنچه که شما اکنون به من می گویید تفاوت دارد؟
• خواهش می کنم به سؤال من پاسخ دهید...
مصاحبه چالشی می تواند به سرعت نتیجه معکوس دهد. بینندگان یا شنوندگان ممکن است فکر کنند مصاحبه کننده در حق مصاحبه شونده بی انصافی می کند و با او مخالف شوند. لازم است که به قول نظامی ها "قواعد جنگ" رعایت شود.
مصاحبه کننده باید:
• قاطع و پی گیر باشد و پاسخ به سؤالات خود را مطالبه کند؛
• اگر مصاحبه شونده به وضوح از پاسخ دادن طفره می رود، او را به چالش بکشد؛
• اتهام ها و انتقادها را مستقیما با مصاحبه شونده مطرح کند؛
• تضمین کند که مصاحبه شونده فرصت منصفانه ای برای پاسخ دادن به اتهام یا انتقاد مطرح شده دارد؛
• حواسش جمع باشد و خونسرد باقی بماند؛
• در باره موضوع تحقیق کامل کرده باشد؛ زیرا اشتباه از سوی مصاحبه کننده او را کودن یا بداندیش جلوه می دهد.
مصاحبه کننده نباید:
• سؤالات جهت دار مطرح کند که نشان می دهد او نظر خصمانه ای نسبت به مصاحبه شونده دارد؛ مانند: "شما از چه زمانی دیگر همسرتان را کتک نمی زنید؟"
• کنترل اعصابش را از دست بدهد.
• طرف مصاحبه شونده را بگیرد یا با او مخالفت کند.
می توانید بگویید: "مخالفان شما می گویند ... نظر شما چیست."
این نوع مصاحبه باید زمانی اجرا شود که واقعا لازم است. به چالش کشیدن مدیر یک انجمن خیریه در مصاحبه در باره برنامه این انجمن برای ساختن یک پرورشگاه جدید، احمقانه است؛ مگر آن که شک و تردید قوی و واقعی در مورد حیف و میل مالی در بودجه پرورشگاه وجود داشته باشد.
افراطی ترین شکل مصاحبه چالشی، مصاحبه غافلگیرانه است، یعنی مصاحبه با فردی که حاضر نیست مصاحبه بدهد. این مصاحبه می تواند در مقابل در منزل، در خیابان، در مغازه یا در داخل خودرو انجام شود.
برای مصاحبه با افرادی که از پیش به وضوح گفته اند که نمی خواهند مصاحبه بدهند و یا مثلا کسانی که از آنها سؤال نکرده اید چون فکر می کردید که قبول نمی کنند، باید دلایل توجیه کننده محکمی داشته باشید. مانند:
- فردی که می خواهید با او مصاحبه کنید متهم به ارتکاب جرم یا رفتار ضد اجتماعی جدی است.
- تقاضاهای پی در پی شما برای مصاحبه را رد کرده است.
به یاد داشته باشید که این نوع مصاحبه مداخله جویانه و خصمانه است و ممکن است به شنونده یا بیننده القا کند که مصاحبه شونده چیزی را پنهان می کند. مصاحبه شونده که به طور قطع آزرده است، ممکن است ادعا کند که پخش مصاحبه نام او را لکه دار می کند. از سوی دیگر مهم است که به مخاطبان خود نشان دهید که تمام تلاشتان را به کار برده اید تا تمام جوانب یک موضوع را پوشش دهید.
زمانی که در مورد یک موضوع، نظرها و تفسیرهای متفاوت وجود دارد، لازم است که فردی یک جمع بندی یا یک نظر کلی از این نظرها ارائه دهد.
هدف از مصاحبه تحلیلی جمع بندی و تفسیر جریان های مختلف و قرار دادن آن ها در یک مفهوم گسترده تر تاریخی یا سیاسی است.
مصاحبه شونده معمولا فردی است که با او روابط خوبی دارید از جمله:
• خبرنگاری که در زمینه مورد بحث تخصص دارد، مثل خبرنگار متخصص امور دفاعی؛
• خبرنگار با تجربه ای که در زمینه مورد بحث اطلاعات خاصی دارد؛
• یک استاد دانشگاه یا کارشناس موضوع مورد بحث.
ممکن است از مصاحبه شونده خواسته شود تا قضاوت خود را بر اساس موقعیت خاص یا دانشی که از موضوع دارد ارائه دهد. به عنوان نمونه:
مصاحبه کننده: "شما از گفته های سرهنگ جانسون درباره تقویت نیروهای زرهی در بصره چه استنباطی دارید؟"
مصاحبه شونده: "خیلی جالب است که سرهنگ جانسون این حرف را زده چون اطلاعات ما را درباره عملیات ارتش در آن منطقه کامل می کند و به ما کمک می کند تا هدف های گسترده تر آنها را درک کنیم. به نظر من ارتش تصمیم دارد که به تهاجم گسترده ای در جنوب عراق دست بزند...."
در این شرایط - نه لزوما در تمام مصاحبه های تحلیلی-، مصاحبه کننده و مصاحبه شونده با هم کاملا هماهنگ هستند. مصاحبه کننده پرسش هایی را مطرح می کند که بینندگان یا شنوندگان می خواهند پاسخ آن ها را بدانند. این نوع مصاحبه را سؤال و جواب هم می خوانند و ممکن است تنها موردی باشد که مصاحبه شونده به مصاحبه کننده بگوید چه سؤالاتی را می تواند مطرح کند. البته زمینه هائی که مصاحبه شونده صلاحیت اظهار نظر در آن موارد را دارد باید از پیش مورد بحث و موافقت قرار بگیرد. اگر مجری برنامه از "کارشناس" سؤال هائی بپرسد که او پاسخ آن ها را نمی داند، مصاحبه بی معنی خواهد بود!
در مصاحبه تحلیلی سؤال های معمول عبارتند از:
• چرا چنین اتفاقی افتاد؟
• معمولا هر چند وقت یک بار چنین اتفاقی می افتد؟
• چه دلایلی می تواند باعث رخ دادن چنین اتفاقی شده باشد؟
• آیا این گونه اتفاق ها سابقه دارد؟
• این اتفاق چه تاثیری می تواند داشته باشد؟
• چه کسانی بیش از دیگران تحت تاثیر این حادثه قرار خواهند گرفت؟
• در نتیجه این اتفاق چه خواهد شد؟
• چه می شد کرد تا جلوی این واقعه گرفته شود؟
مصاحبه با افراد و شخصیت ها به منظور کسب توضیحاتی در باره زندگی و ویژگی های شخصی آنها، بیشتر وقت ها، جالب، جذاب و سرگرم کننده است.
در این نوع مصاحبه ها، مصاحبه شوندگان اغلب ستاره ها یا چهره های اجتماعی هستند؛ اما آدم های معمولی هم می توانند داستان های جذابی داشته باشند.
در این نوع مصاحبه ها تقریبا محدودیتی برای سؤال هایی که می شود پرسید وجود ندارد. در این موارد اغلب می توان راجع به زندگی خصوصی مصاحبه شونده سؤال کرد:
- در کجا بزرگ شدید؟
- پدر و مادر شما چه جور آدم هایی بودند؟
- شما کجا را خانه (کشور) خود می دانید؟
- حالا چه می کنید و چرا؟
- اوقات فراغت خود را چگونه می گذرانید؟
- آیا ممکن است چیزهایی را بگوئید که مردم درباره شما نمی دانند؟
"من تا جایی که ممکن است سؤالاتم را سریع می پرسم و سعی میکنم سؤالاتم خنده دار باشند، به امید این که مصاحبه شوندگان چیزی را بروز دهند. من دنبال سؤالی هستم که مصاحبه شونده را گیج کند. اگر شما به عنوان مصاحبه کننده بتوانید چیزی بگوئید که مخاطب را بخنداند، مصاحبه شونده را تحت فشار بیشتری گذاشته اید."
کلایو اندرسن، مجری برنامه های تفریحی
بالاترین سطح این گونه مصاحبه ها، مصاحبه با شخصیت های معروف است.
در مصاحبه با آدم های معروف، پرسش های مشابه مرتب تکرار می شود. هرچه سؤال شما غیر عادی تر و جالب توجه تر باشد، احتمال این که پاسخ جالب توجه تری بگیرید بیشتر است.
به یاد داشته باشید که گوش کردن به گفته های مصاحبه شونده می تواند کلید حل معما باشد. همیشه این امکان وجود دارد که مصاحبه شونده حرف شگفت آوری بزند که شما بتوانید دنبالش را بگیرید.
بسیاری از ستارگان و چهره های معروف تنها زمانی حاضر به مصاحبه هستند که کتاب یا فیلم جدیدشان مورد بحث قرار بگیرد و مصمم هستند که مصاحبه کننده به چیزی درباره زندگی خصوصی آنان پی نبرد. در این موارد، مصاحبه کننده می تواند دست کم مصاحبه را برای مخاطبان سرگرم کننده تر کند.
مصاحبه یعنی چه:
ملاقاتی که در آن یک یا چند خبرنگار با هدف پی بردن به واقعیت ها، نقطه نظرها و احساسات یک فرد سؤالاتی را با او مطرح می کنند.
مصاحبه موفق به دانش، سیاست، حساسیت، پافشاری و اغلب شجاعت نیاز دارد. اما در هر حال فنی است که کار خبرنگار بدون آن پیش نمی رود.
مصاحبه خبری:
ساده ترین نوع مصاحبه آن است که خبرنگار سعی دارد به این وسیله اطلاعات جمع آوری کند و مصاحبه شونده هم مایل است که این اطلاعات را در اختیار او بگذارد.
سؤال های اصلی در این نوع مصاحبه:
• چه کسی؟
• چه چیزی؟
• کجا؟
• چه زمانی؟
• چگونه؟
• چرا؟
مصاحبه هایی که برای کسب اطلاعات انجام می شود، یا پخش نمی شوند یا اگر پخش شوند، تا حد زیادی تدوین و کوتاه می شوند. معمولا مجری برنامه، اطلاعات به دست آمده از چند مصاحبه را در یک متن مختصر ارائه می کند تا به این ترتیب زمان برای پخش مصاحبه های جالب تر باقی بماند.
مصاحبه برای اظهار عقیده:
به طور کلی به جای این که مصاحبه شونده به بازگویی آنچه واقع شده بپردازد، جالب تر است که از او سؤال شود راجع به موضوع مصاحبه چه فکر می کند و چه حسی دارد.
مصاحبه شونده می تواند کسی باشد که از موضوع مورد بحث کاملا آگاه است و درباره آن نظر خاصی دارد مانند:
• کسی که مستقیما در ماجرا درگیر است؛
• سیاستمدار، مقام دولتی یا عضو گروه فشار؛
• مردم معمولی که درگیر ماجرا نیستند ولی نظر خاصی نسبت به آن دارند.
صدای مردم:
بسیاری از اوقات خبرنگار دنبال نظر یک شخص خاص نیست؛ بلکه می خواهد نظر مردم کوچه و خیابان را بداند. خبرنگاران رادیو و تلویزیون نظر چندین نفر را جمع آوری می کنند و با انتخاب نمونه هایی از میان آنها، مجموعه کوتاهی از نظرهای مختلف را به مخاطب خود ارائه می کنند. نتیجه ارائه شده صدای مردم خوانده می شود.
صداهای مردم به خصوص در زمانی که خیلی ها آماده اظهار نظر فوری هستند، بسیار به کار می آید. اما اگر موضوع پیچیده، دور از ذهن، فنی و مشکل باشد کم تر استفاده می شود.
مصاحبه احساسی:
بعضی از جذاب ترین برنامه های رادیویی و تلویزیونی برنامه هائی هستند که در آن ها مردم احساسات خود را ابراز می کنند.
بسیاری از بینندگان و شنوندگان میل دارند بیشتر در خشم، غم یا شادی دیگران شریک شوند تا این که یک رشته بحث یا واقعیت های خشک را بشنوند.
بسیاری هم آماده هستند تا طیف گسترده ای از مخاطبان شما را در احساسات خود شریک کنند. صحبت کردن با رسانه ها شاید از درد آنان بکاهد، یاد یکی از عزیزان آن ها را زنده نگاه دارد، سؤالی را که ناامیدانه دنبال پاسخش هستند در سطح وسیع مطرح کند یا باعث ریخته شدن آبروی کسی شود که او را مسئول بدبختی خود می دانند.
به یاد داشته باشید که شما حق ندارید خود را در احساسات مصاحبه شونده وارد کنید مگر آن که او این اجازه را به شما بدهد. اما نباید قواعد خبرنگاری را فراموش کنید. پس از یک مصیبت، این خطر واقعی وجود دارد که مصاحبه شونده تلاش کند تا تقصیر را به گردن کسی بیاندازد. اگر شما اجازه بدهید که اتهامات بی پایه آنان پخش شود، احتمال دارد که یا راهی دادگاه شوید یا کار خود را از دست بدهید.
مصاحبه چالشی:
افراد گاهی حاضر به مصاحبه می شوند بدون آن که قصد داشته باشند آنچه را که می دانند یا حس می کنند با خبرنگار در میان بگذارند. ولی یک روزنامه نگار حق دارد پرسش هائی را مطرح کند که مردم میل دارند بپرسند و حق دارند که انتظار داشته باشند پاسخی منطقی در مورد آن ها هم بشنوند. اما اگر مصاحبه شونده هم با وجود موافقت کردن با مصاحبه به همین میزان مصمم باشد که از پاسخ دادن طفره رود، صحنه برای مصاحبه چالشی آماده می شود.
مصاحبه چالشی می تواند به سرعت نتیجه معکوس دهد. بینندگان یا شنوندگان ممکن است فکر کنند مصاحبه کننده در حق مصاحبه شونده بی انصافی می کند و با او مخالف شوند. لازم است که به قول نظامی ها "قواعد جنگ" رعایت شود.
این نوع مصاحبه باید زمانی اجرا شود که واقعا لازم است و مصاحبه شونده کار خلافی کرده که اغلب هم مغایر با منافع عموم بوده است.
مصاحبه غافلگیرانه:
حد نهایت مصاحبه چالشی، غافلگیرانه است، یعنی مصاحبه با فردی که حاضر نیست مصاحبه بدهد. این مصاحبه می تواند در مقابل در منزل، در خیابان، در مغازه یا در داخل خودرو انجام شود.
برای مصاحبه با شخصی که به وضوح گفته است که نمی خواهد مصاحبه بدهد، یا شما از او سؤال نکرده اید چون فکر می کردید که قبول نمی کند، باید دلایل توجیه کننده محکمی داشته باشید. مثلا:
• فردی که می خواهید با او مصاحبه کنید متهم به ارتکاب جرم یا رفتار ضد اجتماعی جدی است؛
• تقاضاهای پی در پی شما برای مصاحبه را رد کرده است.
مصاحبه تحلیلی:
زمانی که نظرها و تفسیرهای متفاوت وجود دارد، لازم است که فردی یک نظر کلی یا یک جمع بندی از این نظرها ارائه دهد. هدف از مصاحبه تحلیلی جمع بندی و تفسیر جریان های مختلف و قرار دادن آن ها در یک مفهوم گسترده تر تاریخی یا سیاسی است.
مصاحبه شونده معمولا فردی است که با او روابط خوبی دارید از جمله خبرنگار یا استاد دانشگاه یا فردی که متخصص موضوع مورد بحث است.
مصاحبه سرگرم کننده:
مصاحبه با افراد و شخصیت ها به منظور کسب توضیحاتی در باره زندگی و خصوصیات شخصی آنها، جالب و سرگرم کننده است. مصاحبه شوندگان اغلب ستاره ها یا چهره های اجتماعی هستند؛ اما آدم های معمولی هم می توانند داستان های جذابی داشته باشند.
در این نوع مصاحبه تقریبا محدودیتی برای سؤال هائی که می شود پرسید وجود ندارد. در این موارد اغلب می توان راجع به زندگی خصوصی مصاحبه شونده سؤال کرد.
در مصاحبه با آدم های معروف، پرسش های مشابه پیوسته تکرار می شود. هرچه سؤال شما غیر عادی تر و جالب توجه تر باشد، احتمال این که پاسخ جالب توجه تری بگیرید بیشتر است. به یاد داشته باشید که گوش کردن به گفته های مصاحبه شونده می تواند کلید حل معما باشد. همیشه این امکان وجود دارد که مصاحبه شونده حرف شگفت آوری بزند که شما بتوانید دنبالش را بگیرید.