خبرنگاری و خبرنویسی به گونه عملی

مقدمه،

 

خبرنویسی و گزارش ‌نویسی، مهم‌ ترین عرصه مطبوعاتی است و ورود به این عرصه تنها از عهده خبرنگارانی بر می ‌آید که توانایی‌ها، ویژگی ‌ها و صلاحیت خود را طی سال‌ها فعالیت مطبوعاتی نشان داده‌اند، چون برای نوشتن گزارش ابتدا باید به ممتاز ترین قابلیت ‌های روزنامه‌ نگاری دست یافت. در حقیقت گزارشگر یک روزنامه‌ نگار تمام عیار است. گزارشگر علاوه بر انتقال اطلاعات به مخاطبان خود بایستی بتواند آنان را نسبت به واقعیت ‌های زندگی اجتماعی آگاه کند به طوری که امکان مشارکت فعال و آگاهانه مردم در تعیین سرنوشت‌ شان فراهم شود.

 

برخی کارشناسان گزارش را شکل بسط یافته خبر به منظورنمایش جزییات و مسایل دور از دسترسی یک خبر می‌ دانند. تعاریف دیگر گزارش عبارت است از: "هنر بیان غیرمستقیم واقعیت‌ها"، "بیان توصیفی، تشریحی وتصویری یک رویداد یا واقعه یا موضوع اجتماعی" و "تلفیق خبر همراه با بازسازی هنرمندانه صحنه‌ها، موضوعات، حوادث و واقعیت‌های مهم زندگی اجتماعی است."

 

تهیه و ارایه گزارش یعنی طرح نیاز‌های اساسی مردم به شکل مشکلات و تنگناهای اقتصادی و معیشتی و حتی معضلات اجتماعی که جامعه با آن درگیر است نیز تنها در قالب گزارش‌های خبری جذاب ممکن است. حتی می‌ توان گفت عمده ‌ترین کانال ارتباطی مردم، رسانه‌ها و مسؤولان، گزارش‌های مختلف خبری است. به این ترتیب مردم دیدگاه‌ها و نظرات خود را در خصوص مسایل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به گوش مسؤولان می ‌رسانند و مسؤولان نیز از برآیند افکار عمومی در خصوص مسأله‌ای خاص آگاه می‌شوند.

 

آنچه در نوشتن گزارش باید به آن پرداخته شود اینست که قبل از هر چیز شما به عنوان روزنامه ‌نگار باید بدانید درباره چه چیزی می‌ خواهید گزارش تهیه کنید. برای راحتی کار در نظر بگیرید همواره موضوع ما یک کلمه بدون هیچ پیام یا صفت خاصی مثل گرانی یا ناهنجاری‌های اجتماعی و یا موفقیت، تحصیلات، کار و هزاران هزار موضوع دیگر است. انتخاب موضوع برای تهیه گزارش مطبوعاتی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است در حقیقت پس از انتخاب موضوع، سوژه گزارش مشخصی خواهد شد.

 

یک خبرنگار حرفه‌ای به منظور دستیابی به غنای بیشتر و نیز قابل دفاع بودن گزارش خود بایستی اطلاعات و داده‌های آماری دقیق را جمع‌آوری کند. از راه‌های جمع‌آوری اطلاعات، کتاب‌ها و بروشورهای مختلف. سایر روش‌ها عبارتند از مشاهده، مصاحبه، مطالعه، بهره‌ گیری از پایگاه‌ های اطلاع‌ رسانی اینترنت و ... که هر کدام در جای خود می ‌توانند راه ‌گشای یک روزنامه‌ نگار حرفه‌ای باشند.

 

در نظر داشته باشید، مطالعات موردی در خصوص موضوع گزارش بایستی تا پایان گزارش در دستور کار شما قرار گیرد و همواره در پی یافته‌ها و اطلاعات جدید باشید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خبر چیست؟

 

 

روزنامه‌نگاران با تجربه خبر ناب را در یک نگاه تشخیص می‌دهند

 

اگر تعدادی روزنامه نگار را گرد هم آورید و فهرستی از خبرهای بالقوه را در اختیار آنان بگذارید، احتمالا آنان به نحو شگفت آوری در اینکه کدام خبر ناب تر و پرمایه تر است، هم نظر خواهند بود. به همین دلیل است که در یک روز مشخص، مطبوعات و رسانه ها معمولا اخبار یکسان و مشابهی را دنبال می کنند. اما اگر از همین روزنامه نگاران بپرسید که چرا این خبرها را انتخاب کرده اند، ممکن است در پاسخ دادن به این پرسش با مشکل مواجه شوند. واقعیت این است که به سختی می توان یک تعریف واحد و قابل قبول از خبر ارائه کرد.

 

یک لغت‌نامه می گوید خبر، "اطلاعات در مورد وقایع یا تحولات جاری" است یا اینکه در مورد "افراد یا چیزهای جالب توجه" است.

 

در مورد تعریف اول به وضوح ناگزیر هستیم که به شیوه‌ای دست به انتخاب بزنیم، زیرا تمام اتفاقات و تحولاتی که در جهان روی می دهد به حدی زیاد است که نمی توان همۀ آنها را پوشش داد. از آن گذشته پوشش همه "تحولات" هرگز تمام شدنی نیست. مطبوعات و رسانه ها، دیگر خود را مقید نمی دانند که آخرین آمار مربوط به کشت گندم یا فهرست تمام کسانی را که در یک روز با رییس جمهور دیدار می کنند، منتشر کنند.

 

در مورد تعریف دوم هم چه کسی باید تعیین کند که یک شخص یا یک موضوع جالب توجه است؟

در واقع امروزه یکی از اصلی ترین وظایف خبرنگاران، دبیران و سردبیران، انتخاب اخبار و تمرکز بر عناصری از این اخبار است که بیشترین ارزش خبری را دارند. این روند چالشی جدی و عمده برای روزنامه نگاران است؛ به ویژه برای آن دسته از روزنامه نگارانی که عادت کرده اند خبرهایی را پوشش دهند که توسط مقامات دولتی انتخاب شده‌اند.

 

پولی توینبی، یکی از سردبیران ارشد بی بی سی، در مورد مشکلات تولید یک بولتن خبری برای تلویزیون می گوید:

 

"هر روز وقایع و تحولات این جهان عظیم و بی کران باید در یک برنامه نیم ساعته که شامل مهم ترین و جالب توجه‌ ترین خبرها باشد شکل بگیرد. سردبیران با این انتخاب دشوار روبه رو هستند که از بین جنگ در خارج از کشور، رسوایی در بیمارستانی در داخل کشور، تظاهرات هواداران حمایت از حیوانات یا تحولی جدید در جنجالی که دولت را از پای در می آورد، کدام را برگزینند. تعیین اهمیت هر خبر آسان نیست و قضاوت در مورد آن نمی تواند مطلق باشد. یک خبر خوب در یک روز مشخص می تواند در یک روز دیگر در مقایسه با دیگر خبرهای مهم، ضعیف جلوه کند. در اینجا هیچ معیار مطلقی وجود ندارد."

 

خبر، هرچیزی است که اهمیت داشته باشد و بعضی چیزها که اهمیتی ندارند.

 

سردبیران به دنبال چه هستند؟ فریدا موریس از تلویزیون ان بی سی در آمریکا گفته است: "خبر ، چیزی است که فوریت و اهمیت داشته باشد، چیزهایی که بر زندگی ما اثردارند."

 

به طور کلی یک خبر ناب، (که روزنامه نگاران اغلب آن را خبر "خوب" می خوانند اما الزاما منظورشان این نیست که آن خبر، خبر خوشی است) خبری است که مهم، معنی دار و تاثیرگذار باشد و اهمیتی ملموس و واقعی برای مخاطبان داشته باشد. خبر قوی و ناب باید هشیار کننده، اطلاع دهنده و آموزش دهنده باشد، یعنی به مردم اطلاعاتی بدهد که بتوانند بر اساس آن تصمیم بگیرند و انتخاب کنند.

 

اما این تعریف، توجهی را که مطبوعات و رسانه ها به شایعات، زندگی هنرپیشه ها و وقایع عجیب و غریب دارند، توجیه نمی کند. چنین پدیده ای البته جدید نیست. یک جمله قصار قرن نوزدهم آمریکا همچنان به خبرنگاران تازه کار گوشزد می‌شود: "وقتی سگ انسان را گاز می گیرد، خبر نیست. اما اگر انسان سگ را گاز بگیرد، خبر است."

 

وقایع غیرعادی و شگفت آور، فارغ از اینکه واقعا اهمیت دارند یا نه، همیشه به صورت خبر در می آیند. همیشه برای مزاح و سرگرمی هم مانند مطالب جدی جا هست. بیشتر روزنامه نگاران معتقدند که باید خوانندگان، بینندگان و شنوندگان خود را علاقه مند، مجذوب و درگیر و بعضی اوقات حتی سرگرم کنند.

روزنامه‌نگاران امروزه برای تولید خبر، از مهارت های داستان نویسان، نمایشنامه نویسان و اپرانویسان استفاده های زیادی می برند. آنان به دنبال خبرهایی هستند که عوامل زیر را داشته باشد:

 

هیجان: تنش، جنگ قدرت، هراس، عشق و نفرت

احساسات: غم انگیز، خنده‌دار، امیدوارکننده یا تکان دهنده

درگیری: بین اشخاص یا کشورها

چهره های جالب: رهبران، قهرمانان، اشرار، قدرتمندان، فقرا و ثروتمندان

و ماجراهای نا تمام: ...

 

آدم ها دوست دارند برای‌ آنها قصه تعریف کنید. چه بهتر که این قصه‌ها واقعی هم باشند. دنبال اتفاقات غیر معمولی بگردید. کودکی که هر روز به مدرسه می رود و به خانه بازمی‌گردد خبر نمی سازد. اما اگر همان کودک یک روز در راه مدرسه دزدیده شود آن وقت همه دوست دارند درباره‌اش بیشتر بدانند:

 

- چه طور دزدیده شد؟

- دزدها چه می‌خواهند؟

- خانواده‌اش چه واکنشی نشان داده‌اند؟

 

و تا زمانی که سرنوشت کودک دزدیده شده معلوم نشده شما موضوعی برای پوشش دادن دارید.

 

همین موضوع را بسط دهید تا روابط ایران و امریکا. تا زمانی که روابط دو کشور خوب و بدون تنش پیش می‌رود موضوع زیادی برای پوشش دادن وجود ندارد. اما به محض این که سفارت امریکا در ایران اشغال می شود تا زمانی که روابط به وضع عادی برگردد، اخبار زیادی برای پوشش دادن دارید؛ حتی اگر این تنش 30 سال طول بکشد.

 

 

خبر برای مخاطبان است

 

بسیار مهم است که به یاد داشته باشیم خبر در خلاء تهیه نمی شود و مخاطبی دارد. خبرتوسط مردم واقعی که انتظارات مشخصی دارند خوانده، دیده یا شنیده می‌شود.

 

البته مطبوعات و رسانه های مختلف مخاطبان مختلفی هم دارند. بعضی رسانه ها ممکن است جوانانی را مخاطب قرار دهند که بیشتر به فرهنگ عامه پسند توجه دارند. برخی از رسانه ها هم به دنبال مخاطبان پر سن و سال تری هستند که علائق متنوعتر و وسیعتری نسبت به آنچه در اطرافشان می گذرد دارند.

کسی که روزنامه های جدی را مطالعه می کند، انتظار دارد که ازطریق خبرهای آن نشریه، جزییات قابل توجهی را درباره وقایع گوناگون ملی و بین المللی به دست آورد.

 

خواننده یک روزنامه عامه پسند هرچند بیشتر می خواهد سرگرم شود، اما انتظار دارد که اگر شده حتی به صورت خلاصه از وقایع مهم هم مطلع شود.

بنابراین بسیار مهم است که روزنامه نگار مخاطب خود را تا سرحد امکان بشناسد.

 

روزنامه نگاران و سردبیران موفق همواره به مخاطبان خود فکر می کنند و از خود این سوال ها را می پرسند:

·         مخاطبان ما چه کسانی هستند؟

·         نیازهای آنان چیست؟

·         چه چیزی را می خواهند بدانند؟

·         چه سوال هایی خواهند پرسید؟

فقط با دانستن پاسخ این سوال ها است که روزنامه نگار می تواند نیازهای خوانندگان، شنوندگان یا بینندگان خود را برآورده کند. به یاد داشته باشید که در جوامع آزاد، روزنامه نگار نماینده مردم است: به آنان در مورد جامعه اطلاعات می دهد و از سوی آنان مقام های دولتی را بازخواست می کند.

 

اگر ‌قصد دارید برای مردم بنویسید، با آدم‌ها زیاد معاشرت کنید، خودتان را یکی از آنها بدانید و از موضع برتر به آدم‌ها و مسائل‌ آنها نگاه نکنید. روزنامه نگار خوب کسی است که خودش را از جامعه جدا نمی‌داند.

 

 

ارزش های خبر

 

خبر = تغییر + تاثیر + مجاورت

 

 

عالی بود اگر فرمول ساده ای وجود داشت که با آن می شد "میزان ارزش خبری" هر گزارش را تعیین کرد، اما متاسفانه چنین فرمولی وجود ندارد.

 

با این همه در تمام خبرها عناصر مشترکی حضور دارند که عبارتند از: تازگی یا تغییر، تاثیر و مجاورت

اگر شما بتوانید میزان هر یک از این عناصر را در یک خبر ارزیابی کنید، می توانید آگاهی بیشتر و روشن تری از ارزش خبری آن گزارش یا خبر داشته باشید. شما می توانید قوی ترین جنبه های ماجرا را شناسایی کنید و در خبری که برای انتشار یا پخش تهیه می کنید به آن وزن بیشتری بدهید. همچنین می توانید در میان خبرهایی که هر روزه توجه شما را جلب می کنند، قوی ترین و با ارزش ترین خبر را تشخیص دهید.

بیایید این عوامل را دقیق تر بررسی کنیم.

 

تازگی یا تغییر

چرا باید خبری را منتشر کنیم که مردم از آن باخبرند؟ می گویند که روزنامه دیروز، فقط به درد شیشه پاک کردن می خورد. خبرهای روز قبل رادیو و تلویزیون هم به درد کسی نمی خورد.

برای اینکه یک ماجرا قابلیت خبر شدن را داشته باشد، باید عامل تازگی یا تغییر در آن وجود داشته باشد:

·         اتفاقی روی می دهد، یا در گذشته روی داده و یا قرار است در آینده روی دهد. به عنوان مثال، "طوفان سختی در راه است" یا اینکه "استفاده از تلفن دستی هنگام رانندگی جرم محسوب خواهد شد".

·         احتمال دارد اتفاقی بیفتد (البته این خبر ضعیف تر از اتفاقی است که حتما می افتد).

·         تغییری حاصل شده یا می شود. به عنوان مثال "ارزش دلار به شدت سقوط کرده است".

·         در گذشته تغییری حاصل شده یا اتفاقی افتاده اما ما تازه از آن مطلع شده ایم. به عنوان مثال، براساس اسناد دولتی که قبلا طبقه بندی اطلاعاتی و محرمانه داشته و امروز منتشر شده اند، یک وزیر سابق برای خارجی ها جاسوسی می کرده است.

 

توجه و کنجکاوی از اجزای طبیعی غریزه بقا است. ما می خواهیم از تحولات با خبر شویم تا بتوانیم هر تهدید احتمالی را که می تواند زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهد، دوباره ارزیابی کنیم. 

قوی ترین خبر، خبری است که در آن حس فوریت وجود داشته باشد و هرکس که آن خبر را می شنود بخواهد فورا آن را به دیگران منتقل کند؛ شاید به این دلیل که خواننده، شنونده یا بیننده، با دریافت این خبر اطلاعاتی کسب می کند که می تواند براساس آن فورا اقدام کند. به عنوان مثال هنگام رانندگی از تلفن دستی استفاده نکند، خانه خود را برای مقابله با طوفان آماده کند یا ارز خود را در بازار بفروشد.

رادیو و تلویزیون در مقایسه با روزنامه و نشریه از امتیازی قابل توجه برخوردارند: می توانند هر آن خبر جدیدی پخش کنند.

ماجراهایی که در آن تغییر و تحول اندک یا بسیار کندی رخ می‌دهد، مناسب صفحات خبری نشریات یا اخبار رادیو و تلویزیون نیستند؛ گرچه این ماجراها می‌توانند دستمایه مناسبی برای گزارش های مستند باشند.

خطرات استعمال دخانیات مثال خوبی است؛ سیگار کشیدن، یکی از علل مهم مرگ و بیماری است، امابسیار کمتر از بیماری هایی مانند ایدز که تازه کشف شده‌اند و مرموز و عجیب و غریب هستند، در خبرها مورد توجه قرار می گیرد.

 

این گونه ماجراها زمانی خبرساز می شوندکه یک زاویه خبری تازه برای نگریستن به آنها یافته شود، مثلا وقتی که نتایج یک تحقیق تازه منتشر شود یا کسی که با آنها سر و کار دارد، ادعایی بحث‌ برانگیز و جنجالی رادر آن زمینه مطرح کند.

 

تاثیر

با تمام تلاشی که برای تهیه خبر به خرج می دهید، انتظار چه واکنشی از مخاطبان خود دارید؟ می خواهید آنان را کنجکاو کنید یا بی تفاوت؟ آیا انتظار دارید مخاطبان در واکنش به خبر شما بگویند: "اوه!" یا "که چی؟"؟

خبر قوی، خبری است که بر مخاطب اثر بگذارد. می توان گفت خبر قوی، خبری است که بالقوه بتواند زندگی ها را تغییر دهد؛ و شرایط زندگی را بهتر یا بدتر کند (البته در اکثر موارد بدتر می کند). این تغییر می تواند مستقیم یا غیر مستقیم باشد. خبر، هر چه بیشتر بر مخاطبان تاثیر بگذارد، از اهمیت بیشتری برخوردار است.

این نمونه ها را در نظر بگیرید:

·         یک سنگ آسمانی عظیم به سوی کره زمین در حرکت است که در صورت اصابت، حیات در زمین را نابود می کند.

·         دولت، ارزش پول جاری کشور را پنجاه درصد تنزل می دهد.

·         یک ماده مخدر جدید که به آسانی در خانه تولید می شود، معتادان را به جنون آدم کشی مبتلا می کند.

·         قرار است دولت مالیات بر درآمد را کاهش دهد.

 

در هر یک از نمونه های بالا به آسانی می توان تاثیر خبر را بر مخاطب مشاهده کرد. اما بعضی وقت ها به این سادگی هم نیست.

فرض کنید قرار است یک کارخانه بزرگ تعطیل شود، اما این کارخانه در شهری نزدیک شهر شما قرار دارد و در میان مخاطبان شما افراد کمی به طور مستقیم از تعطیلی این کارخانه متضرر می شوند. اما فرض کنید شهر شما مرکز ولایت است و مردم از شهرهای مجاور برای خرید به آنجا می‌آیند. آیا ممکن است تعطیلی کارخانه شهر مجاور تعداد کسانی را که به شهر شما می آیند و پول خرج می کنند، کاهش دهد؟ در این صورت آیا تعطیلی کارخانه بر زندگی مخاطبان شما تاثیری نخواهد داشت؟ بنابراین شهروندان شهر شما، که در اینجا مخاطب شما هستند، می خواهند که از این خبر مطلع شوند. با این همه، باید پس زمینه خبر و تاثیرات آن را برایشان تشریح کرد. این کار، جزئی از نقش یک روزنامه نگار ماهر است:

"مقام های بازرگانی هشدار می دهند که تعطیل شدن کارخانه موتر سازی شهر مجاور، میزان تجارت در شهر ما را کاهش خواهد داد. به گفته آنان کارگران این کارخانه که دستمزد بالایی دریافت می کردند سالیانه بیش از ده میلیون دلار در شهر ما خرج می کردند. از بین رفتن این درآمد، به بسیاری از تاجران و کسبه شهر ضربه بسیار سنگینی خواهد زد."

مثال:

مدتی است که گفت و گوها درباره ساخت موتر های دو طبقه در تهران آغاز شده است. برخی از مقام های شهری معتقد هستند ساخت این موتر ها می تواند ترافیک را روان کند. در عین حال، برخی از کارشناسان معتقد هستند در مسیر موتر های دو طبقه آلودگی هوا و صدا بیشتر است. گذشته از آن، بسیاری از خانواده های ایرانی دوست ندارند در حالی که در طبقات بالایی آپارتمان خود زندگی می کنند کسی به داخل منزل آنها سرک بکشد.

 همان گونه که در مورد تازگی گفته شد، تردید و ابهام هم از تاثیر خبر کم می کند. "ممکن است سنگی آسمانی به زمین برخورد کند"، کم اثرتر است از "سنگی آسمانی به زمین اصابت می کند".

 

مجاورت

رسانه ها بارها خبرهایی را منتشر می کنند که چنین عنوانی دارند: "زمین لرزه در ترکیه صدها قربانی گرفت، از هم میهنان ما کسی در میان قربانیان نیست".یا "پنج نفر از هم میهنان ما در انفجارهای بغداد کشته شدند".

بسیاری با خواندن یا نوشتن چنین خبری موافق نیستند و می گویند نباید برای جان انسان ها ارزشی متفاوت قائل شد. اما این نکته هم عجیب به نظر نمی رسد که مردم بیشتر علاقه دارند از افراد یا جاهایی با خبر شوند که به خودشان نزدیک تر است. زیرا:

·         ممکن است با کسی آشنایی داشته باشند؛

·         شاید با آنها احساس همبستگی بیشتری داشته باشند؛

·         شاید بتوانند برای کاستن از درد و رنج آنها کاری بکنند.

 

تمام رسانه های خبری، اخباری را که به مخاطب نزدیک تر است یا به اصطلاح، مجاورت بیشتری دارد، ترجیح می دهند. این مجاورت می تواند جغرافیایی باشد یا اجتماعی.

شامه خبری خود را تیز کنید! به این دو خبر نگاهی بیاندازید و بگویید کدام خبر مهم تر است و چرا.

- "تعداد قربانیان سقوط یک هواپیمای خطوط هوایی اسپانیادر مادرید به 140نفر رسید".

- " یک بوئینگ مسافری 737 با 100 سرنشین در نزدیکی بیشکک، پایتخت قرقیزستان سقوط کرد؛ تعدادی از مسافران ایرانی بودند" .

مجاورت جغرافیایی به سادگی قابل درک است. یعنی شامل کسانی است که در اطراف ما هستند، مثل اعضای خانواده، دوستان، همکاران و همسایه ها.

اما مجاورت اجتماعی  به علائقی وابسته است که از طریق زبان، ارتباط، تاریخ، فرهنگ و مذهب ایجاد می شود؛ مثل مردم یک کشور و پیروان یک دین. ایرانی‌ها اغلب به شنیدن اخباری در مورد ایرانی‌هایی که به کشورهای دیگر مهاجرت کرده‌اند توجه دارند. مثل اخبار راجع به برخی از دانشمندان ایرانی که در سازمان ناسا به پست های کلیدی دست یافته اند. یا اخبار پیرامون فرمانده ایرانی تبار پلیس لندن که به خاطر مشاوره غیرقانونی از کار خود برکنار شده است.

به این چند خبر هم نگاهی بیندازید:

"بیش از 50 هزار نفر روز جمعه در روز درهای باز مساجد ، از عبادتگاههای مسلمانان درآلمان دیدن کردند"

"افغانستان عضو شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی شد"

"جشن عاطفه ها در مدرسه ایرانیان تاجیکستان برگزار شد"

در نظر گرفتن این ارتباطات باعث می شود که خبر تهیه شده ارتباط بیشتری با مخاطب داشته باشد و توجه او را جلب کند.

 

آیا این خبر، واقعا خبر است؟

 

هر وقت مطمئن نبودید که یک خبر تا چه اندازه ناب و باارزش است، از خودتان سوال کنید:

 

 

 

 

·         این خبر چقدر تازگی دارد؟

·         تاثیر آن بر مخاطب تا چه حد است؟

·         از نظر جغرافیایی و اجتماعی چقدر به او مرتبط است؟

با ارزیابی این سه عامل، یعنی تازگی، تاثیر و مجاورت، روزنامه نگار می تواند ارزش خبر را تشخیص دهد و عنوان و جای آن را  در صفحۀ روزنامه مشخص کند.

 

نمونه یک: پلی که دو قسمت شهر شما را به هم وصل می کند، بدون اطلاع قبلی برای انجام تعمیرات اضطراری بسته شد.

تازگی: زیاد؛ (چون بسته شدن پل ناگهانی و غیر منتظره است.)

تاثیر: زیاد؛(چون در شهر، راه ارتباطی دیگری وجود ندارد.)

مجاورت: زیاد؛ (چون پل در مرکز شهر شما است.)

در مورد این مثال تردید زیادی وجود ندارد. خبر، باارزش و مهم است.

 

مثال دو: فاضلاب همچنان وارد رودخانه شهر می شود.

تازگی: کم؛ (چون فاضلاب همیشه وارد رودخانه شهر می شده است.)

تاثیر: کم تا متوسط؛ (چون این امر باعث مردن ماهی ها و کثیف شدن کناره های رودخانه می شود، اما شواهدی برای اینکه سلامتی انسان ها در خطر باشد در دست نیست.)

مجاورت: زیاد؛ (چون رودخانه در مرکز شهر شما است.)

در شرایط فعلی این خبر ضعیف است. اما اگر یک مقام بهداشتی به طور علنی از این وضع انتقاد کند و یا اعتراض های مردمی به آن صورت گیرد، یک خبر جدید است که میزان تازگی آن بالا می رود. البته اگر این خبر برای مجله ماهیگیران یا یک برنامه زیست محیطی تهیه شود، میزان موثر بودن آن نیز بیشتر می شود.

 

مثال سه: وزیر دارایی هشدار داده که ممکن است نرخ داروهای پایه افزایش یابد.

تازگی: متوسط؛ (چون هنوز اتفاقی نیفتاده و احتمال هم دارد که نیفتد.)

تاثیر: زیاد؛ (چون بیشتر مردم گاه و بیگاه به دارو نیاز دارند.)

مجاورت: زیاد؛ (مسئله ملی است اما به همان اندازه هم در داخل شهر شما اثر می گذارد.)

چنین خبری، یک خبر ناب و باارزش است که تردید آن را ضعیف کرده است. روزنامه نگار باید داوری کند که هشدار وزیر دارایی واقعی است یا یک تهدید میان تهی.

در اینجا قطعیتی وجود ندارد. حرف های یکی از سردبیران بی بی سی را به یاد بیاورید:

 

" سردبیران با این انتخاب دشوار روبه رو هستند که از بین جنگ در خارج از کشور، رسوایی در بیمارستانی در داخل کشور، تظاهرات هواداران حمایت از حیوانات یا تحولی جدید در جنجالی که دولت را از پای در می آورد، کدام را برگزینند. تعیین اهمیت هر خبر آسان نیست و قضاوت در مورد آن نمی تواند مطلق باشد. یک خبر خوب در یک روز مشخص می تواند در یک روز دیگر در مقایسه با دیگر خبرهای مهم، ضعیف جلوه کند. در این جا هیچ معیار مطلقی وجود ندارد."

 

 

خبر این است...؛ زیرا...

 

 

پس از آنکه خود متوجه شدید یک مطلب به چه دلیل ارزش خبری دارد، منطقی است که این دلایل را برای شنونده، بیننده، یا خواننده خود هم روشن کنید. مخاطب را به حال خود نگذارید که مجبور شود حدس بزند.

 

 

 

 

معمولا برای این کار باید مهم ترین جنبه خبر را در خط اول یا دوم جای دهید.

 "سر خط" به مخاطب می گوید که چه اتفاقی افتاده و معنی اش برای او چیست. وقتی توجه مخاطب خود را با سرخط جلب کردید، می‌توانید جزئیات بیشتری در اختیارش بگذارید.

 اگر شما قسمت مهم و موثر خبر را برای آخر مطلب خود نگه دارید، ممکن است مخاطب از همان ابتدا علاقه خود را برای دنبال کردن خبر از دست بدهد. در عوض سعی کنید که در خط اول خبر به این سوال جواب دهید که "این خبر چرا مهم است و چه اثری بر مخاطبش خواهد داشت؟"

 

جمله ای که اهمیت خبر را بیان می کند کدام است؟

 

- سیاستمداران سرشناس جلسه مهمی دارند.

- یک کنفرانس مطبوعاتی در هتل اصلی شهر برگزار می‌شود.

- آن ها در مورد سمت های سیاسی و کسانی که این مسئولیت ها را بر عهده خواهند گرفت، صحبت می‌کنند.

- آنها می گویند برای تامین هزینه تجهیزات جدید، نرخ تلفن باید  دو برابر شود.

 

پاسخ: طبیعی است که در این مثال، دوبرابر شدن نرخ تلفن برای مخاطب اهمیت به مراتب بیشتری دارد. بنابراین، در آغاز چنین خبری، به جای این که بنویسید امروز یک کنفرانس مطبوعاتی با حضور سیاستمداران سرشناس برگزار شد، بهتر است در همان جمله اول بنویسید که سیاستمداران پیشنهاد داده اند نرخ تلفن دو برابر شود.

 

 

خبر، همه اینهاست

 

 

خبرهای روزانه از لحاظ موضوعی به گروه های انگشت شماری تقسیم می شوند. بیایید به بررسی این طبقه بندی ها بپردازیم. خواهید دید که این دسته بندی موضوعی، به نوعی با همان معیارهایی که در باره خبر گفتیم، مطابقت دارد.

 

 

خبر... برای زنده ماندن

 

مردم برای اینکه زنده بمانند باید بدانند چه زمانی در خطر هستند تا بتوانند از خود محافظت کنند و احساس امنیت داشته باشند. مردم همیشه به خبرهای مربوط به خشونت، خطر، عملیات امداد و نجات، جرایم و حوادث و بلاهای طبیعی توجه دارند، چه این خبرها بر خودشان اثری مستقیم داشته باشد چه بر خانواده و دوستان، یا شهر و استان و کشورشان.

مثال:

"سیل ، خطوط فیبرنوری گیلان را در شهرستان تالش قطع کرد"

"آبرسانی سریع به روستای سیل زده ارمغانخانه ی زنجان انجام شد"

"سرپرست دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی از سمپاشی روستاهای سیلزده این استان برای جلوگیری از احتمال انتشار آلودگی و بیماریها خبر داد"

مردم به ویژه به بحران هایی توجه نشان می دهند که به آنها نزدیک تر است، زیرا ممکن است کسانی را که می شناسند، درگیر آن باشند. در این حالت، نیاز آنان به کسب اطلاعات و اخبار بیشتر می شود. آنها می خواهند بدانند که این بحران چرا روی داده و برای حل مشکل، چه اقداماتی صورت گرفته، یا قرار است صورت بگیرد.

از این گونه وقایع، تکان دهنده ترین خبرها ساخته می شود. موقعیت های وحشتناک و قهرمانان بی باک، باعث می شوند که احساسات و هیجان مخاطبان برانگیخته شود. خطر و ماجراجویی توجه مخاطب را جلب و او را نگران می کند.

هر کسی به خطرهای بهداشتی توجه دارد چون می داند که زندگی خودش، خانواده اش و جامعه‌اش را به خطر می‌اندازد. این خطر می تواند شیوع سرماخوردگی یا بیماری های دیگر باشد. اگر مراکز درمانی درست کار نکنند، ممکن است خدمات پزشکی در دسترس نباشد. گاهی ممکن است بیماری جدیدی شناسایی شود یا شیوه‌های درمانی جدیدی کشف شود. گذشته از اینها خبرهای بهداشتی به مردم آموزش می دهد که چگونه سلامتی خود را حفظ کنند یا چگونه بهبود یابند. موضوعات می‌تواند شامل مشکلات رژیم غذایی، سوء تغذیه، اعتیاد به الکل و مواد مخدر یا بیماری هایی مثل ایدز و غیره می باشد.

مثال:

"وزارت بهداشت : بیماری وبا درکشور کنترل شد."

 

خبر... برای امرار معاش

غذا و سرپناه، از اساسی ترین نیازهای بشر هستند، بنابراین شگفت آور نیست که این موضوعات غالبا در خبرها به چشم می خورند.

امروزه خرید غذا یا سکونت در جایی بدون پرداخت پول تقریباغیرممکن است. بنا بر این خبرهایی در مورد مشاغل و دیگر منابع کسب درآمد (مثل صندوق تامین اجتماعی) بسیار مورد توجه است.

مثال:

"بحران مالی آمریکا تاثیری براقتصاد ایران ندارد"

"250 غرفه درمیادین میوه تهران به تشکلهای تولیدی کشاورزی واگذار می شود"

 

خبر... برای پرهیز از مشکلات

"خبرهای هواشناسی، چه درباره سیل و طوفان باشند چه در باره یک جبهه هوای گرم، بخشی مهم از دستور کار خبری هستند، و نمی توان آنها را نادیده گرفت."

مارک پوپسکو، سردبیر خبر بی بی سی

مطبوعات و رادیو و تلویزیون در موقعیت منحصر به فردی قرار دارند تا مخاطبان خود را از مشکلاتی مطلع کنند که می تواند برایشان سختی، اخلال و تاخیر ایجاد کند. اگر این اطلاعات به موقع داده شود، مردم احتمالا می توانند بر اساس آن برنامه های خود را تغییر دهند و قدردان هشداری باشند که به آنان داده شده است.

مقامات ملی و محلی تصمیم هایی اتخاذ می کنند که تاثیر زیادی بر زندگی مردم به جای می گذارد. رسانه های خبری باید بحث های مهم به ویژه در مورد سیاست ها، رویه‌ها، مقررات و تغییرات قانونی را پوشش دهند. اما روزنامه نگاران باید مطمئن شوند که خبر در جهت منافع واقعی مردم است و تنها تبلیغاتی سیاسی نیست.

 

خبر... برای رشد و پیشرفت

آموزش و پرورش: همه بچه ندارند، اما هرکسی زمانی کودک بوده است. از آن گذشته بسیاری از افراد پیوسته با کودکان در  تماس هستند، از خواهرزاده و برادرزاده و نوه گرفته تا فرزندان دوستان و همکاران. تقریبا تمام مردم از اهمیت آموزش و پرورش آگاهند. کیفیت و معیارهای مدارس بر توانایی کشور جهت تامین یک نیروی کار قدرتمند در آینده اثر می گذارد و در نتیجه بر اقتصاد کشور نیز تاثیر دارد.

البته فقط کودکان نیستند که از درس خواندن بهره می برند. در دنیای امروز که تحولات با سرعت رخ می دهند، بزرگسالان هم بیش از پیش، نیاز به آموزش برای مشاغل جدید را حس می کنند.

مثال:

"یک نماینده مجلس: آموزش و پرورش 500 هزار نیروی اضافی دارد"

"146 پروژه آموزشی در تهران به بهره برداری می رسد."

 

خبر... برای ستایش زندگی

علائق انسانی: مخاطبان می خواهند از آنچه که تاثیری مستقیم بر زندگی آنان دارد آگاه شوند، اما در عین حال مایلند از وقایعی  نیز باخبر شوند که احساساتشان را تحریک می کند. خبرهایی خوشحال کننده (زنی در شهرشان طفل های شش گانه ای به دنیا می آورد.)، یا غم انگیز (تمام اعضای یک خانواده در آتش سوزی منزلشان کشته می شوند.)

 

 

ورزش: حتی کسانی که به ورزش علاقه ندارند نیز از موفقیت های تیم محل خود خوشحال می شوند. موفقیت های چشمگیر ورزشی از برنامه و صفحات ورزشی به خبرهای اصلی راه پیدا می کنند. در عین حال، ورزش می تواند تجارت بزرگی هم باشد؛ چون مبالغ هنگفتی برای آگهی، تاسیسات، خرید و فروش بازیکنان و شرط بندی هزینه می شود.

 

محیط زیست: روز به روز بر تعداد کسانی که نگران طبیعت و محیط زیست هستند، افزوده می شود. موضوعاتی چون آلودگی، ماهیگیری، کشاورزی، منابع طبیعی، حفظ انواع مختلف جانوران و گیاهان و رسیدگی به زباله و فاضلاب به صورت فزاینده ای جای بیشتری را در خبرها به خود اختصاص داده اند.

مثال:

"خودرو های غیراستاندارد 20 برابر استاندارد منواکسید کربن تولید می‌کنند."

"دریاچه مهارلو در شیراز خشک شد."

"مدیرکل محیط زیست استان تهران: با احداث گورستان در منطقه تلو مخالفیم."

 

هنر و فرهنگ:  فیلم ها و نمایش های جدید، استعدادهای در حال ظهور و ستاره ها همه می توانند در خبرها جای داشته باشند تا از ملال خبرهای نامطبوع بکاهند.

مثال:

"فیلم  گلشیفته فراهانی وارد بازار قاچاق شد"

" دلباختگان پنهان کاندید جایزه جشنواره فیلم میامی شد."

 

سرگرمی: آدم های ثروتمند و مشهور گیرایی خاصی دارند. آنها درخشندگی، زرق و برق، شایعه و هیجان می آفرینند. دیدار یک هنرپیشه معروف یا یک سیاستمدار سرشناس همواره توجه ها را به خود جلب می کند و می تواند تصویرهای خبری یا جلوه های صوتی ارزشمندی نیز برای رسانه ها فراهم کند. رسوایی‌ها، ازدواج، طلاق، زایمان و حتی مرگ، توجه ‌‌برانگیز است. جشنواره ها، فیلم‌ها یا کتاب‌های جدید و دیگر وقایع فرهنگی جلب توجه می کنند.

مثال:

"پل نیومن هنرپیشه مشهور آمریکایی درگذشت."

"خالق هری پاتر ثانیه ای پنج پوند درآمد دارد."

"پارک نورلند مایکل جکسون، حراج می شود."

 

و بالاخره: بسیاری از سردبیران می دانند که خبر می تواند علاوه بر آگاهی دادن و اطلاع رسانی، سرگرم کننده هم باشد. بسیار معمول است که برنامۀ خبری تلویزیون با خبر خنده دار یا عجیب و غریبی تمام شود که لبخندی بر لب مخاطب بنشاند. در بریتانیا، گویندگان در مقدمه چنین اخباری می گویند: "و بالاخره". این نامی است که امروزه به این دسته از خبرها داده شده است.

مثال:

"ویروس ایدز بیش از یک قرن پیش به انسان منتقل شد."

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خلاصه درس

 

 خبر چیزی است که اهمیت داشته باشد – و بعضی چیزها که اهمیت ندارند

 

به طور کلی یک خبر ناب، خبری است که مهم، معنی دار و تاثیرگذار باشد و اهمیتی ملموس و واقعی داشته باشد. خبر ناب باید هشیار کننده، اطلاع دهنده و آموزش دهنده باشد، یعنی به مردم اطلاعاتی بدهد که بتوانند بر اساس آن تصمیم بگیرند و انتخاب کنند.

وقایع غیرعادی و شگفت آور، فارغ از اینکه واقعا اهمیت دارند یا نه، همیشه به صورت خبر در می آیند. همیشه برای مزاح و سرگرمی هم مانند مطالب جدی جا هست. هروقت مطمئن نبودید که یک مطلب ارزش خبری دارد یا نه، عوامل زیر را در خبر ارزیابی کنید:

·         تازگی یا تغییر

·         تاثیر

·         مجاورت

 

تازگی

خبر باید موضوع جدیدی را به مردم بگوید و در آن، عامل تغییر وجود داشته باشد:

·         اتفاقی روی می دهد، یا آنکه در گذشته روی داده و یا قرار است در آینده روی دهد.

·         ممکن است اتفاقی بیفتد؛ البته همین شک و احتمال، خبر را بلافاصله ضعیف تر از اتفاقی جلوه می دهد که "حتما" روی خواهد داد.

·         تغییری حاصل شده یا می شود.

·         در گذشته تغییری حاصل شده یا اتفاقی افتاده اما ما تازه از آن مطلع شده ایم.

 

تاثیر

خبر ناب، خبری است که بر مخاطب اثر واقعی داشته باشد. می توان گفت چنین خبری، خبری است که بالقوه بتواند زندگی ها را تغییر دهد و شرایط زندگی را بهتر یا بدتر کند (البته در اکثر موارد بد تر می کند).

 

مجاورت

مردم بیشتر علاقه دارند که خبرهایی از انسان ها و یا محل هایی دریافت کنند که به خودشان نزدیک تر است. این نزدیکی یا به اصطلاح، مجاورت می تواند جغرافیایی باشد یا اجتماعی. مجاورت اجتماعی بیشتر برآمده از عواملی مانند تاریخ، فرهنگ یا مذهب است.

هر وقت شک داشتید که یک خبر تا چه اندازه ناب و باارزش است، از خودتان سوال کنید:

·         این خبر چقدر تازگی دارد؟

·         تاثیر آن بر مخاطب تا چه حد است؟

·         از نظر جغرافیایی و اجتماعی چقدر به او مربوط است؟

مهم ترین قسمت خبر را در خط اول یا دوم آن جای دهید. سرخط به مخاطب می گوید که چه اتفاقی افتاده و این خبر چه معنایی برای او دارد. همیشه به این سوال پاسخ دهید که خبر چه تاثیری بر مخاطب دارد.

به یاد داشته باشید که اشخاص مختلف از خبر انتظارات مختلفی دارند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برخی از انواع خبرهای گوناگون

زنده ماندن

•مصیبت و اضطرار

•خشونت

•درگیری و جنگ

•جرم و قانون شکنی

•بهداشت و سلامتی

امرار معاش

•کاریابی و استخدام

•بازرگانی و صنایع

•مسکن

•خدمات عمومی (مثل آب و برق)

•مواد غذایی

پرهیز از مشکلات

•سفر و ترابری

•هواشناسی

•دولت

•قوانین

•مسائل مربوط به مصرف کننده

رشد و پیشرفت

•آموزش و پرورش

علائق بشری

•ورزش

•مسائل احساسی

•محیط زیست

•هنر و فرهنگ

•سرگرمی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع خبر

 

چشم و گوش خودباشید

 

هرکسی که برای یک سازمان خبری کارمی کند، باید اطلاعاتش را که شامل چیزهایی است که خود دیده یا شنیده، در اختیار آن رسانه بگذارد. کارمندان یک رسانه اولین منبع گردآوری خبر هستند.خبرنگاران وظیفه ویژه‌ای برای گردآوری خبر دارند. این امر رسانه ها را قادر می کند که به خبرهایگوناگون دسترسی داشته باشند و خبرهای خود را تنها از منابع سنتی خبر، یعنی عمدتاسازمان ها و خبرگزاری ها، کسب نکنند.

 

مراکز خدمات اضطراری

تحریریه ها باید روشی داشته باشند که آنها را بی درنگ از وقایع مطلع کند و اطلاعاتی را که ارزش خبری دارند به آنها برساند. یکی از این روش ها تماس های منظم با مراکز خدمات اضطراری است. در تحریریه باید فهرستی از شماره تلفن های ضروری و برنامه زمان بندی شده برای تماس با آنان در دسترس همه باشد.

 

طرفهای تماس

طرف های تماس، کسانی هستند که با خبرنگاران ارتباط دارند و به آنها اطلاعات می دهند. آنها می توانند رسمی یا غیر رسمی باشند. هر خبرنگاری باید فهرستی از اسامی این اشخاص و جزئیات نحوه تماس گرفتن با آنان را مثل شماره تلفن، ای میل و نشانی پستی در دسترس داشته باشد. باید سعی کنید که شماره تلفن منزل و تلفن دستی اشخاص را هم پیدا کنید تا بتوانید در ساعات غیر اداری هم با آنان تماس بگیرید؛ چون ممکن است آنها نتوانند از محل کارشان آزادانه صحبت کنند.

 

مخاطبان

مخاطبان رسانه خود را تشویق کنید تا موضوعاتی را که در واقع خبرهای بالقوه هستند در اختیار شما بگذارند؛ اما همیشه اطلاعاتی را که آنها در اختیارتان می گذارند چند بار بررسی کنید تا از صحت آن مطمئن شوید. آنها روزنامه‌نگار نیستند و ممکن است تعبیر درستی از وقایع نداشته باشند.

 

شاهدان عینی

حرف های مردم عادی که شاهد وقایع خارق العاده هستند، همیشه شنیدنی است. این شهادت ها، واقعیت ها را انسانی تر می کند و خبر را از خشکی در می آورد. اما مردم عادی ممکن است از روی شگفت زدگی و هیجان حرف هایی بزنند که قابل اعتماد نباشد.

 

روزنامه‌نگاران مستقل

بسیاری از مردم عادی از فروش خبر- یا آنچه که می‌تواند به صورت خبر درآید- به رسانه های مختلف درآمد ثابتی دارند که احتمالا چندان زیاد نیست. بعضی اوقات این افراد روزنامه نگاران آموزش دیده ای هستند که مطلب کاملی را برای انتشار یا پخش عرضه می کنند. این روزنامه نگاران را روزنامه نگاران مستقل یا آزادنویس می نامند.

 

خبرگزاری‌ها

خبرگزاری‌ها شرکت هایی هستند که در ازای دریافت پول، خبر در اختیار رسانه ها می‌گذارند.

 

اینترنت

در شبکه جهانی اینترنت میلیون ها صفحه متن، عکس و بسیاری اوقات فیلم و صدا یافت می شود. در این صفحات گروه های مختلف با علائق خاص، هزاران موضوع را مطرح می کنند. این صفحات به صورت بالقوه منابع مناسبی برای کسب اطلاعات و برقراری ارتباطات جدید هستند. سایت های رسمی متعلق به شرکت ها، سازمان ها

 

و ادارات دولتی منابع بسیار خوبی برای دستیابی به اطلاعات صحیح هستند. سایت های غیر رسمی سرشار از شایعات و حرف های درگوشی هستند. این سایت ها قابل اعتماد نیستند.

 

تقویم (دفتر روزنامه)

هر زمان اطلاعاتی درمورد وقایعی که قرار است در آینده اتفاق بیافتد به تحریریه برسد، باید وارد تقویم شود تا کسانی که در روز موعود سر کار هستند، از آن مطلع شوند.

 

بایگانی اطلاعات

بیشترتحریریه ها پرونده هایی با شماره های 1 تا 31 دارند که هر یک مربوط به یک روز ماه است و پرونده های روزانه خوانده می شوند. گروه بعدی پرونده ها، پرونده های ماهیانه هستند که هر کدام مربوط به یک ماه مشخص است. در آغاز هر ماه مدارک مناسب هر پرونده ماهیانه به پرونده های روزانه منتقل می شوند.

 

پرونده دیگری با نام پرونده آینده برای ایده هایی وجود دارد که تاریخ بخصوصی ندارند. در روزهایی که خبر زیادی نیست، خبرنگار می تواند با جست وجو در این پرونده مطالبی پیدا کند که قابلیت تبدیل شدن به خبر را دارند.

کار لازم دیگر تشکیل بایگانی بریده روزنامه ها است. این بایگانی مخصوص مطالب مربوط به وقایع عمده و خبر های ادامه دار است. این بایگانی می تواند به عنوان مرجع، منبع اطلاعات و تاریخچه وقایع مورد استفاده قرار گیرد.

 

نگاه به دوردست

بعضی اوقات از خبرنگاران خواسته می شود که برای یک خبر ملی یا بین المللی زاویه ای پیدا کنند که به آن جنبه محلی بدهد. این کار "محلی کردن" خبر خوانده می شود.

 

بازگشت به گذشته

شما می توانید سری به یکی از خبرهایی که اخیرا تهیه کرده اید و سروصدایی در اطرافش نیست بزنید و ببینید در حالی که حواس همه به جای دیگری معطوف بوده، در آن زمینه چه اتفاق های جدیدی افتاده است.

 

رسانه‌های دیگر

یک تیم خبری باید اخبار رسانه های رقیب را تعقیب کند تا شاید خبری جدید یا زاویه های جدیدی از خبری قدیمی را به دست آورد. برنامه های تلویزیون و مجله ها (هم مجله های عمومی و هم نشریات صنفی) ممکن است ایده و اطلاعاتی در مورد وقایع آینده در اختیار بگذارند که باید آنها را در تقویمی که قبلا صحبتش شد ثبت کرد. البته پیش از آن باید این دسته از اطلاعات را بررسی و ارزیابی کرد و از صحت آنها مطمئن شد.

 

اطلاعیه مطبوعاتی

اطلاعیه های مطبوعاتی زمانی یک منبع قابل استفاده خبری محسوب می شوند که اطلاعاتی مبتنی بر واقعیت و همچنین جالب توجه عرضه کنند. در غیر این صورت، باید به فکر تهیه خبرهای دیگری بود.

 

نشست مطبوعاتی

باید نشستی را که در آن حضور پیدا می کنید و اطلاعاتی را که پوشش می دهید با دقت انتخاب کنید. نشست های مطبوعاتی بعضی اوقات واجب  و ضروری و بعضی اوقات نامربوط هستند. اگر جلسه خیلی خسته کننده بود، آن را ترک کنید و به دنبال خبرهای واقعی بروید.

 

 

 

 

 

 

خبرنویسی

 

یادداشت برداری: از دفترچه‌های یادداشت تا کامپیوتر

 

 

باید سوابق کامل فعالیت هایی را که برای گردآوری خبر انجام داده اید، حفظ کنید. دفترچه هایتان باید شماره صفحه داشته باشد و روی جلد آنها باید بنویسید که هر دفترچه شامل یادداشت هایتان از چه تاریخی تا چه تاریخی است. هر یادداشت باید به طور جداگانه تاریخ داشته باشد و دفترچه را باید در جای مطمئنی نگاهداری کنید.

 

ممکن است چنین کاری خسته کننده به نظر برسد، اما این سوابق به عنوان مرجع شخصی برای شما ارزشمند خواهد بود. ممکن است بعدا برای حصول اطمینان از دقت گزارش خود به آنها احتیاج داشته باشید.

 

باید همیشه یادداشت های روشنی در باره مصاحبه هایی که می کنید داشته باشید تا در موقع لزوم بتوانید به خاطر بیاورید این مصاحبه ها را در کجا و در چه زمانی انجام داده اید. اگر از موقعیتی که به سرعت در حال تغییر و تحول است گزارش می دهید، باید تا آنجا که می توانید مطالب را بنویسید یا ضبط کنید. شرحی از صحنه، تعداد افرادی که در آنجا هستند، حضور پلیس یا نیروهای امدادی و عوامل خدمات عمومی از نکاتی هستند که باید در این یادداشت ها به آنها اشاره کنید.

 

اگر حادثه ای ساعت ها یا روزها طول می کشد، زمان هریک از رویدادهای مهم این حادثه را یادداشت کنید. اگر این کار را نکنید، ممکن است بعدها به خاطر آوردن جزئیات حادثه یا ترتیب وقوع آنها برایتان دشوار باشد.

 

برای این کار در دوطرف صفحات دفترچه هایتان حاشیه های پهنی در نظر بگیرید. تاریخ ها، زمان ها و مکان مصاحبه ها را می توانید در این حاشیه ها یادداشت کنید.

 

همین دقت را هم باید در مورد نوارهای صدا به کار ببرید. اگر مکالمات یا ملاقات ها را ضبط می کنید، اطمینان پیدا کنید که روی نوارها با برچسب، تاریخ و موضوع مطالب را مشخص کرده اید. نوار را در جای مطمئنی قرار دهید. نوارهای مهم را باید غیرقابل ضبط کنید تا از احتمال پاک شدن یا ضبط مطلب دیگری روی آنها به طور اتفاقی جلوگیری شود. ممکن است بعد ها به این نوار ها برای اینکه بدانید اشخاص در یک مورد خاص چه گفته اند، احتیاج پیدا کنید.

 

آیا می دانید که چطور از کامپیوترتان استفاده کنید؟ اگر نمی دانید از همکارانتان کمک بگیرید. هنگامی که در حال نوشتن خبری هستید و می خواهید آن را به موقع ارسال کنید، نمی خواهید که نا آشنایی با تکنولوژی، سرعت کار شما را کم کند. اگر می خواهید از خارج از محل کارتان گزارش تهیه کنید، اطمینان پیدا کنید که نحوه انجام این کار را می دانید. اگر نتوانید گزارشی را که از یک ماجرای بسیار هیجان انگیز تهیه می کنید بفرستید و به خواننده منتقل کنید، تهیه آن فایده ای ندارد.

 

 

 

 

 

شیوه نامه

بیشتر روزنامه ها به روزنامه نگاران خود یک شیوه نامه می دهند. شیوه نامه برای این است که کارها را هم برای شما و هم برای خواننده راحت تر کند. اگر در موردی ممکن است نظرات و شیوه های مختلفی رایج باشد و باید دست به انتخاب بزنید، شیوه نامه به شما می گوید که کدام گزینه را انتخاب کنید.

 

چند مثال:

 

آیا علامت جمع را به صوت پیوسته می نویسیم یا جدا؟ (مثلا کتاب‌ها یا کتابها)

اگر اصولا دشنام و کلمات توهین آمیز در مطلب خود به کار می بریم؛ آیا آنها را در گیومه می گذاریم یا نه؟

اعداد و ارقام را چگونه می نویسیم؟

در روزنامه ها معمولا:

۱- اعداد از یک تا نه را با حروف می نویسند ( مثلا "هشت سگ" درست و "۸ سگ" نادرست است). اما در رسانه های فارسی غالبا برای جلوگیری از اشتباه شدن عدد ۹ با حرف نفی (نه)، آن را با حروف نمی نویسند و فقط تا عدد هشت را با حروف می نویسند.

۲- ارقام میلیونی را تا نه میلیون با حروف و از ۱۰ میلیون با عدد می نویسند. در این مورد هم رسانه های فارسی، تا هشت میلیون را با حروف و از ۹ میلیون را با عدد می نویسند.

۳- مبالغ را در رسانه های غربی همراه با علامت های ویژه واحد پول (مثل $ برای دلار و £ برای پوند) می نویسند اما برای ریال یا تومان، استفاده از علامتی مرسوم نیست و رسانه های فارسی برای واحدهای پول غربی هم از علائم ویژه استفاده نمی کنند.

۴- هرگاه جمله ای با عدد شروع شود، همیشه عدد را با حروف می نویسند.

 

پیوسته شیوه نامه نشریه ای را که برای آن کار می کنید، در نظر داشته باشید و همیشه براساس آن عمل کنید.

 

کتابخانه

 

بسیاری از موسسات رسانه ای کتابخانه خوبی دارند که شما باید از آن استفاده کنید. اگر در باره نکته یا اطلاعاتی اطمینان ندارید، به حافظه خود اتکا نکنید. حتما در باره آن تحقیق کنید. ممکن است صرفا به دنبال نام کامل و صحیح شخصی باشید که اخیرا در خبرها مطرح شده است، اما همین را هم باید بتوانید در کتابخانه پیدا کنید.

 

یک کتابخانه خوب منابع گسترده ای دارد که می توانید با استفاده از آنها، مطالب بیشتری در زمینه سابقه خبر یا گزارشی که می‌نویسید تهیه کنید. اگر اطلاعات خود را از منابع و مراجعی برداشت می کنید که در حوزه اطلاعات عمومی محسوب می شوند، می توانید آنها را بدون هیچ محدودیتی نقل کنید، اما اگر مطالب یا اطلاعات خود را از انتشارات خصوصی برداشته اید باید حتما منبع نقل قول را ذکر کنید و مطالبی را که از آن نقل می کنید در حد اقل ممکن نگهدارید.

 

چنین امکانات تحقیقاتی ممکن است هنگامی که در بیرون از اداره کار می کنید در دسترستان نباشد. راه دیگری که برای کسب این اطلاعات وجود دارد اینترنت است، اما همیشه باید با احتیاط با اینترنت برخورد کنید.

 

البته سایت های قابل اعتماد بسیاری هستند که اطلاعات دقیقی در مورد مطالب مختلف به شما عرضه می کنند. اما هزاران سایت هم هستند که یا به تبلیغات می پردازند، یا خیال پردازی می کنند، یا تعمدا اطلاعات غلط در اختیار دیگران می گذارند و یا دلبسته تئوری های توطئه هستند. کمترین خطر استفاده از اطلاعات مشکوک این است که بعد ها ممکن است مجبور شوید در برابر قانون این اطلاعات را توجیه کنید.

 

 

 

 

 

 

گردآوری اطلاعات

 

همیشه به خاطر داشته باشید که صرف نظر از عقاید شخصی شما، این مسئولیت شماست که دیدگاه متعادل و متوازنی را نسبت به آنچه دیده اید و متوجه شده اید اتخاذ کنید.

مباحث مربوط به دقت، انصاف و بی طرفی را به خاطر بیاورید.

 

از همان آغاز هرچه می توانید اطلاعات مشروح تری گردآوری کنید. البته همه این اطلاعات در گزارشی که چاپ یا پخش می‌شود به کار نخواهد آمد. اما شما به هنگام گردآوری نمی دانید کدام بخش از اطلاعات ممکن است به کار نیاید، و اگر مقداری از اطلاعات را از دست بدهید یا نتوانید جمع آوری کنید، بعدا گردآوری آن مشکل خواهد بود.

 

می‌گویند روزنامه‌نگاران باید مانند مورچه ها که دانه جمع می‌کنند، اطلاعات گردآوری کنند. اگر چه معلوم نیست که امسال هم برای مورچه ها زمستان سختی در پیش باشد، اما آن ها همواره آذوقه زمستان خود را از پیش تدارک می کنند. کار از محکم کاری عیب نمی‌کند. تنها در موقع نوشتن گزارش است که مشخص می‌شود به کدام بخش از اطلاعاتی که جمع‌آوری کرده‌اید نیاز دارید. اگر این اطلاعات در اختیارتان نباشد فرصت تهیه آن را هم از دست داده‌اید.

 

مهم نیست که خبر شما تا چه حد کوتاه است. به پرسیدن و جست وجو ادامه بدهید تا جایی که موضوع را از همه زوایا ارزیابی کرده باشید. تسلط بر اطلاعات لازم، نوشتن خبر را برای شما بسیار آسان تر خواهد کرد. در مراحل اولیه کار سعی کنید خود را به جای خواننده بگذارید و ببینید چه اطلاعات بیشتری می خواهید داشته باشید.

چند نکته جزئی پیش از آنکه دست به قلم ببرید.

 

- اطمینان حاصل کنید که توضیحات مقدماتی را که به شما می دهند درک می کنید. سردبیران خبر از جمله گرفتار ترین اشخاص در تحریریه ها هستند. گاهی آنها خبرنگاران را خیلی سریع و بدون دادن جزئیات در باره مطلب توجیه می کنند. تا موقعی که مطمئن نشده اید که از شما چه می خواهند کارتان را شروع نکنید. اطلاعاتی را که گرفته اید برای سردبیر خبر تکرار کنید تا مطمئن شوید که مطلب را درست فهمیده اید. یادتان باشد که حتما بپرسید چند کلمه باید بنویسید. در صورت لزوم پیش از آنکه شروع به نوشتن کنید از دیگر خبرنگاران باسابقه راهنمایی بخواهید. چند دقیقه خجالت کشیدن بهتر از نوشتن خبر یا گزارشی است که به درد نخواهد خورد. اگر مطلبی بنویسید که به کار هیچ کس نیاید، بعدا بیشتر شرمنده خواهید شد.

 

- اگر به شما ماموریتی داده اند که ممکن است برای خودتان خطری داشته باشد، ریسک موجود را افزایش ندهید. تا جایی که می توانید، با یک یا چند نفر از همکارانتان کار کنید. اطلاعات کاملی در باره اینکه به کجا می روید و چه موقعی قرار است برگردید به جا بگذارید. این احتیاط ها از شما، خانواده و کارفرمایتان مراقبت می کند. شما که نمی‌خواهید بی جهت به پلیس اطلاع داده شود که شما سربه نیست شده اید!

 

روایت‌های شاهدان عینی

 

روایت شاهدان عینی که از میان مردم عادی هستند، اغلب می تواند جزئیات مهم و چشمگیری را به گزارش اضافه کند. اما باید به خاطر داشته باشید که حرف شاهدان در اغلب موارد قابل اتکا نیست. آنها ممکن است هنوز شوکه باشند. باید تا جایی که می توانید از آنها اطلاعات شخصی هرچه بیشتری بگیرید به طوری که بتوان به راحتی آنها را شناسایی کرد. اگر آنها نمی خواهند که نامشان افشا شود، بهترین کار این است که شهادت آنها را نادیده بگیرید.

 

هنگامی که متوجه شدید با چه کسی می خواهید صحبت کنید، دقت کنید تا دریابید موقع وقوع حادثه کجا بوده است. همه شاهدان لزوما هنوز از حادثه فاصله نگرفته اند، بخصوص اگر عواطف آنها درگیر حادثه باشد. بنابر این طبیعی است که در روایت های مختلف، اختلاف هایی دیده شود.

 

شما هرگز نباید سعی کنید که این روایت ها را به هم نزدیک کنید زیرا بعید است بتوانید دریابید که کدام یک از این روایت ها دقیق تر است. بنابراین بهتر است که یک تصویر کلی از حادثه را از خلال روایت های متعدد ارائه کنید تا اینکه صرفا به یک روایت اکتفا کنید که ممکن است سرانجام پرسش برانگیز هم باشد.

 

برخی افراد تنها به شرطی حاضر به دادن اطلاعات هستند که ناشناس بمانند. آنها اطلاعاتی را به خبرنگاران ارائه می کنند و می گویند: "این محرمانه است." در مورد پذیرفتن چنین اطلاعاتی احتیاط کنید. سعی کنید آن شخص را تشویق کنید که با معرفی خودش به شرح روایتش بپردازد. باید از نوشتن خبرهایی که شامل عبارت "منابع مطلع می گویند..." هستند؛ خودداری کنید. خواننده چنین جملاتی را دوست ندارد. او شک می کند که منبع شما چه کسی می تواند باشد و حتی ممکن است از خود بپرسد که آیا شما اساسا چنین منبعی داشته اید یا نه.

 

اگر کسی که با او مصاحبه می کنید نمی خواهد شناخته شود، از اطلاعات او به عنوان زمینه و تنها برای درک بهتر ماجرا برای خودتان استفاده کنید.

گردآوری اطلاعات: آنچه مخاطبان می خواهند

بیایید یک حادثه تصادف قطار را مثال بزنیم. مخاطبان شما به چند دسته تقسیم میشوند:

 

            بعضی ها به دنبال آن هستند که بدانند:

- آیا از اعضای خانواده آنها کسی در قطار بوده است؟

- آیا جراحت ها جدی و وخیم بوده؟

- آیا قربانیان را به بیمارستان برده اند؟

- و اگر چنین است، کدام بیمارستان؟

            دیگرانی هستند که ممکن است در صدد باشند با قطار و در همان مسیر مسافرت کنند. آنها می خواهند بدانند:

- آیا رفت و آمد در آن مسیر مختل شده است، یا نه؟

 

            و همه می خواهند بدانند:

- آیا این یک رویداد استثنایی بوده؟

- آیا اخیرا حوادث مشابهی رخ داده است؟

- آیا اقدامات ایمنی برای جلوگیری از حوادث بعدی صورت گرفته یا نه؟

 

در مورد تحولات سیاسی، مخاطبان می خواهند بدانند یک وزیر کابینه چند بار وعده خاصی را داده و آیا شواهدی در دست هست که نشان دهد او به وعده خود عمل کرده است یا نه. آنها همچنین ممکن است بخواهند بدانند که اشخاص آگاه و مطلعی که در میان مخاطبان رسانه هستند، در باره آخرین اظهارات این وزیر چه نظری داده اند.

 

از کسانی که دانش تخصصی دارند، اطلاعات باارزشی می توان کسب کرد اما شرکت دادن آنها در امر گرد آوری اطلاعات باید با احتیاط صورت پذیرد. ممکن است آنها متخصصان کارآمدی باشند که نظراتشان موثق است.

 

این نکته بسیار مهم است اطلاعاتی که از هر منبعی کسب می شود، به همان منبع نسبت داده شود. بنابراین به مخاطبان خود بگویید که چه کسی این اظهارنظر را کرده است. برای آنها فرق می کند که بدانند آیا پروفسور X در زمینه تخصصی خود اظهارنظر کرده یا آنکه صرفا در زمینه ای عمومی و خارج از حیطه تخصص خود نظر داده است. زیرا در زمینه های عمومی، نظر هر یک از مخاطبان هم به اندازه نظر این پروفسور معتبر خواهد بود.

 

خبر را چگونه بنویسیم؟

با فکر کردن شروع کنید. بله، فکر کردن. فشار و شتابی که ناشی از کمبود زمان هنگام گزارش کردن خبرهاست، می تواند شما را به آشفتگی در فکر و ضعف و بی سلیقگی در به کار بردن زبان وادار کند. پیش از نوشتن باید چند دقیقه ای فکر کنید. اطلاعاتی را که جمع آوری کرده اید سبک و سنگین کنید. ببینید دوست دارید چه چیزی را در خبر بگنجانید و مهم ترین قسمت های رویداد چه بوده اند. در وضعیت مطلوب باید اول این قسمت از ماجرا را بنویسید تا شکل کلی گزارش در ذهن شما روشن شود. اگر بعدا این اطلاعات برای نوشتن گزارش لازم شود، این کار به شما کمک می کند. انجام این کار همچنین باعث می شود که دریابید چه اطلاعاتی را جا انداخته اید.

 

پاراگراف اول یا مقدمه را چگونه بنویسیم؟

 

مجبور نیستید پاسخ همه پرسش ها را در مقدمه بدهید. با این حال، در این حکایت قدیمی انگلیسی که اغلب به عنوان مثالی شوخ طبعانه نقل می شود، سعی شده است که به همه پرسش ها پاسخ داده شود:

 

"روز گذشته (چه وقت) لیدی گادیوا (چه کسی) برهنه، سوار بر اسب (چطور) از کوچه های کاونتری (کجا) گذشت (چه) تا خواهان کاهش مالیات ها شود (چرا)".

 

مقدمه باید توجه خواننده را جلب کند. اگر توجه خوانندگان در مقدمه جلب نشود، آنها دیگر دنباله خبر را نخواهند خواند. اما پیدا کردن بهترین شروع یا زاویه مورد نظر برای نزدیک شدن به موضوع آسان نیست. حتی با تجربه ترین نویسندگان می گویند که نوشتن مقدمه سخت ترین قسمت خبرنویسی است. اما این موضوع نباید شما را بترساند.

 

چند قاعده مفید:

 

۱. با یک جمله روشن و شفاف شروع کنید که همه ماجرا را به اختصار تمام بیان می کند؛

۲. مقدمه را در حد بیان یک نکته محدود کنید. به دو موضوع نپردازید. بهتر از این نمی توان تاکید کرد که یک مقدمه خوب باید کوتاه و ساده باشد. توجه داشته باشید که قرار است خبر سریع خوانده شود؛

۳. مقدمه را با سوال یا نقل قول مستقیم یا حروفی که مخفف یا نشانه اختصاری کلمات دیگری هستند (آی تی، و ...) شروع نکنید؛

۴. مقدمه را با چیزهایی که خواندن را دشوار می کند (مثل عدد، یا نقل قول مستقیم) شروع نکنید؛

۵. مقدمه را با جملات تابع یا کلمات دراز، مشکل یا خارجی شروع نکنید.

 

نمونه‌هایی برای نوشتن پاراگراف اول خبر

 

-          شانزده مسافر روز گذشته پس از آنکه قطار A به B در نتیجه رانش زمین از خط خارج شد، مجروح شدند.

-          یک قاضی که پنج برابر حد مجاز برای رانندگی مشروب خورده و تصادف کرده بود، روز گذشته برای مدت پنج ماه زندانی شد.

 

-          اولین برف زمستانی روز گذشته رفت و آمد را در بیشتر نقاط کشور متوقف کرد.

 

این هم، سه مقدمه مختلف برای یک خبر که هر سه در یک روز (۹ مارس ۲۰۰۵) در مطبوعات بریتانیا چاپ شده:

 

-          آنها باید به خودشان تزریق کنند. اغلب روزی پنج بار. به ران، بازو، شکم یا قسمت دیگری از بدنشان. اما اینک برای بیش از ۲۵۰ هزار بیمار دیابتی بریتانیایی، امید برای پایان دادن به تزریق روزانه انسولین رو به افزایش است.

 

 

-          روز گذشته دانشمندان پس از آنکه یک بیمار دیابتی بریتانیایی با استفاده از پیوند سلولی معالجه شد، جشن گرفتند.

 

-          پزشکان نخستین بیمار مبتلا به دیابت در بریتانیا را با استفاده از یک عمل جراحی انقلابی معالجه کردند.

 

در باره این مثال ها فکر کنید و یادداشت بردارید. از نظرشما کدام یک موثرتر است و چرا؟

 

ساختار خبر

 

 

این مقدمه مربوط به روزنامه گاردین است که خواننده های تحصیلکرده ای دارد: "آنها باید به خودشان تزریق کنند. اغلب روزی پنج بار. به ران، بازو، شکم یا قسمت دیگری از بدنشان. اما اینک برای بیش از ۲۵۰ هزار بیمار دیابتی بریتانیایی، امید برای پایان دادن به تزریق روزانه انسولین رو به افزایش است."

 

این مثال از روزنامه دیلی اکسپرس است که روزنامه ای از قشر میانی بازار روزنامه هاست: "روز گذشته دانشمندان پس از آنکه یک بیمار دیابتی بریتانیایی با استفاده از پیوند سلولی معالجه شد، جشن گرفتند."

 

و این مثال از روزنامه سان است که به بازار روزنامه های عامه پسند تعلق دارد و خوانندگانش تحصیلات پایین تری دارند: "پزشکان نخستین بیمار مبتلا به دیابت در بریتانیا را با استفاده از یک عمل جراحی انقلابی معالجه کردند."

 

هر سه مقدمه توجه خواننده را جلب می کنند و نیازهای آنها را برآورده می سازند. بنابر این احتمالا مقدمه ای که شما پسندیده اید نشان می دهد که برای چه نوع روزنامه ای می نویسید.

 

ساختاری که برای بقیه خبر اتخاذ می شود، یکسان است. هر پاراگراف بعدی جزئیات بازهم بیشتری را به مطلب اضافه می کند. بهترین راه انجام این کار، پاسخ دادن به پرسش هایی است که معمولا مخاطب خواهد پرسید؛ به همان ترتیبی که شما فکر می کنید مخاطب نیز این پرسش ها را مطرح خواهد کرد.

 

تفاوت اصلی در طول خبر است. گاردین که یک روزنامه جدی است بیشترین فضا را به این خبر داد و بنابراین بیشترین جزئیات را درآن گنجاند. سان کمترین فضا را به آن اختصاص داد: شش پاراگراف، و در نتیجه کمترین جزئیات را هم مطرح کرد.

 

بازبینی ساختار یک خبر

 

بیایید به ساختار خبری که گاردین در مورد درمان بیماری دیابت نوشته نگاهی بیندازیم:

 

مقدمه:

"آنها باید به خودشان تزریق کنند. اغلب روزی پنج بار. به ران، بازو، شکم یا قسمت دیگری از بدنشان. اما اینک برای بیش از ۲۵۰ هزار بیمار دیابتی بریتانیایی، امید برای پایان دادن به تزریق روزانه انسولین رو به افزایش است."

 

پاراگراف ۲

 

"ریچارد لین مرد ۶۱ ساله اهل براملی در کنت، به زودی اتکای تقریبا سی ساله اش را به انسولین کنار خواهد گذاشت. انسولین برای مقابله با کمبود این هورمون طبیعی که گلوکز خون را در سلولها به انرژی تبدیل می کند لازم است. به این ترتیب او نخستین بیماری در بریتانیا خواهد بود که استفاده از انسولین مصنوعی را کنار می گذارد."

 

معلوم است که آقای لین در این خبر اهمیت دارد. گاردین بر این اعتقاد است که این مرد به قدر کافی مهم هست که در کنار این خبر، مصاحبه جداگانه ای را با او ترتیب بدهد. این بدان معناست که عامل انسانی "Human interest" را می‌توان در مطلب جداگانه‌ای بسط داد، بی‌آنکه روند روایت خبر اصلی را که درباره درمان دیابت است، کند کنیم.

 

در مطلبی که در حاشیه خبر اصلی می آید، درمی یابیم که آقای لین، ۳۰ سال بود که هر روز به خودش انسولین تزریق می کرد، اما این کار دیگر موثر نبود. به همین علت بود که او تصمیم گرفت رضایت دهد تا برای آزمایش درمان جدید به عنوان "موش آزمایشگاهی" از او استفاده شود (یا اجازه دهد نحوه درمان تازه را روی او آزمایش کنند). او از انجام این کار راضی است زیرا احساس می کند که حالش خیلی بهتر است.

 

اما در خبر اصلی تنها اشاره کوتاهی به آقای لین می‌شود (چنانکه در پاراگراف دوم خواندیم) و در ادامه‌ی خبر گزارشگر وارد جزئیاتی در باره این پیشرفت علمی می شود: روشی انقلابی و جدید برای پیوند سلولی که دانشمندان طی 15 سال گذشته تلاش کرده اند آن را تکمیل کنند.

 

پاراگرافهای ۶-۸

 

این پاراگراف ها به این نکته اشاره می کنند که روش درمانی جدید تنها برای ۲۰ درصد بیماران دیابتی مناسب است و اشکال آن این است که بیمار باید تعداد بی شماری قرص مصرف کند که برای جلوگیری از "پس زدن" عضو پیوندی تجویز می شوند. این داروها می تواند تاثیرات درازمدتی داشته باشد که هنوز بر کسی روشن نیست. به علاوه، درهرسال تنها حدود ۴۰۰ بیمار می توانند از این شیوه درمان استفاده کنند؛ زیرا برای هر عمل پیوند، به لوزه المعده ۱۰ مرده نیاز است و این رقم بزرگی است!

 

پاراگرافهای ۹-۱۱

 

این پاراگراف ها شرح می دهند که چرا انجام نخستین پیوند این قدر طول کشیده است و هزینه پژوهش در این زمینه چقدر است.

به راحتی می توان درک کرد که این خبر، پنج یا شش پاراگراف اول را لازم دارد. بقیه مطالب اختیاری است و بستگی به این دارد که فکر کنید خواننده شما تا چه حد به جزئیات امر علاقه مند است.

 

زبان و لحن

 

 

از به کار بردن کلمات و عباراتی که به خواننده القا می کند که درباره موضوع باید چگونه فکر کند، خودداری کنید. آنها خودشان می توانند تصمیم بگیرند و داوری کنند که این رویداد، احساس برانگیز، تراژیک یا قهرمانانه بوده است. زبان اغراق آمیز نه تنها خواننده را ناراحت می کند، بلکه می تواند به شدت غیردقیق باشد. بنابراین باید از آن اجتناب کرد.

 

مثال:

به رغم مخالفت و کارشکنی رژیم صهیونیستی، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قطعنامه‌ای را شنبه به تصویب رساند که به موجب آن تمامی ملل خاورمیانه به کناره‌ گیری از برنامه تسلیحات اتمی ترغیب شدند.

 

این خبرگزاری آمریکایی در شیطنتی رسانه‌ای با تحریف سخنان سلطانیه به نقل از وی نوشت: ما تا زمانی که هیچ تضمین الزام‌آور قانونی برای تامین دریافت نکنیم به برنامه خود ادامه خواهیم داد.

 

 

از به کاربردن کلماتی که بارمعنایی غیرضروری دارند خودداری کنید. وقتی کسی حرفی می زند، نوشتن اینکه او "اعتراف کرد" یا "اذعان کرد" با مقدار زیادی پیشداوری همراه است. فقط بنویسید "او گفت" و بگذارید خواننده خودش در این باره تصمیم بگیرد.

 

مثال:

وی ایران را به کم‌کاری در مقابل تعهدات خود متهم کرد و مدعی شد: "هدف ما این است که ایران را متوجه این امر سازیم که به تعهدات خود در قبال جامعه جهانی پایبند باشد."

 

 

به همین اندازه هم باید در انتخاب کلماتی که برای توصیف گروه هایی از مردم به کار می روند دقت کنید. گزارشگران باید شاهد بی طرف باشند. نویسندگان دیگری مسئول اظهارنظر هستند. اگر یک طرف درگیری را "جمعیت" و طرف مقابل را "دسته اغتشاشگران" بنامید، نحوه گزارشگری شما بسیار ضعیف و نامتوازن خواهد بود.

 

هنگامی که در باره موضوعات پیچیده مطلبی می نویسید از به کار بردن کلمات تخصصی و زبان فنی خودداری کنید چون این کلمات برای خواننده (و چه بسا برای نویسنده نیز) بی معنی هستند. به عنوان مثال، دنیای سیاست و دیپلماسی پر از سازمان هایی است که امروزه به جای نام آنها از مخفف یا حروف اختصاری آنها استفاده می کنند.

 

بیشتر مردم می دانند UN اشاره به سازمان ملل متحد است، اما عده کمی نام کامل این سازمان ها را می دانند:

 

            UNCTAD(United Nations’ Conference on Trade and Development)

کنفرانس سازمان ملل درمورد بازرگانی و توسعه

 

            UNCAST (United Nations' Conference on the Application of Science and Technology)

کنفرانس سازمان ملل در مورد دانش و فن آوری

 

این توجه و دقت تنها در دنیای سیاست نیست که لازم می شود؛ مثلا بسیاری ازخوانندگان می دانند که فیفا، فدراسیون جهانی فوتبال و تشکیلات حاکم بر مناسبات این ورزش در سطح جهان است. اما در مورد فیلا (فدراسیون جهانی کشتی)، فیبا (فدراسیون جهانی بسکتبال) چنین شناخت و اطلاع عمومی وجود ندارد. همچنین درباره اصطلاحاتی همچون آی تی سی (گواهی نامه نقل و انتقال بین المللی) که در خبرهای ورزشی در باره انتقال بازیکنان از یک باشگاه به باشگاهی در کشور دیگر بسیار به کار می رود، چنین توضیحاتی ضروری است.

 

باید نام کامل هر سازمان را در نخستین باری که این نام مطرح می شود بنویسید. مگر آنکه این اسامی مثل BBC  برای همه آشنا باشند.

 

در بریتانیا، هفته نامه اکونومیست از نویسندگانش می خواهد که هرگاه از سازمانی یاد می کنند آن را به طور خلاصه در یک یا چند کلمه توصیف کنند. مثلاً: گاردین، روزنامه بریتانیایی یا جنرال موتورز، سازنده وسایط نقلیه. ممکن است این توضیح زاید به نظر بیاید، اما تردید و ابهام را برطرف می کند.

 

باید در باره نحوه توصیف اشخاص با دقت فکر کنید. هرکسی در زندگی نقش های متفاوتی ایفا می کند: همسر، پدر یا مادر، کارگر، مالیات دهنده، راننده. دست کم گرفتن فردیت آنها عموما ناپسند و گاهی برخورنده است. نقشی که افراد در خانه ایفا می کنند به ندرت به نقشی که بیرون از خانه به عهده دارند ربطی دارد.

 

گزارشی در باره زنی که کیفش را در خیابان زده اند با این توضیح اضافی که آن زن مادر چهار فرزند است یا از شوهرش طلاق گرفته یا چشم هایش آبی است (به خصوص در شرایطی که چنین اطلاعاتی در مورد مردها داده نمی شود) غنی تر نمی شود. از سوی دیگر، می توانید ادعای او را مطرح کنید که فرد مهاجم مثلا ریش داشته، موهایش سرخ رنگ بوده و لهجه داشته است. این اطلاعات ممکن است در پیدا کردن دزد به پلیس کمک کند.

 

به طور کلی، بهترین کار این است که از برچسب زدن به مردم به خصوص اگر توصیفات شما متضمن ارزیابی ارزشی است، خودداری کنید.

 

آیا باید از فعالان سیاسی به عنوان "آزادیخواهان" یاد کنیم یا به عنوان "تروریست"؟ پاسخ این پرسش ساده نیست. بخصوص اگر در باره رویدادی صحبت می کنیم که به از دست رفتن جان و مال بسیاری منجر شده است. اما راه حل های دیگری وجود دارد. کلماتی مانند "شورشی"، "پیکارجو" یا "ناراضی" از انتخاب های ممکن در این زمینه اند. در بسیاری از شرایط شاید بهترین کار این باشد که از این افراد به عنوان عضو سازمان مربوطه آنها یاد کنیم.

 

اعداد و ارقام

 

 

ارقام درشت برای اغلب مخاطبان بی معنی هستند. از مردم بپرسید از روزی که ژولیوس سزار در سال ۴۴ پیش از میلاد در روم کشته شده چند روز گذشته است. بیشتر مردم خواهند گفت که میلیون ها روز از زمان سوء قصد به قیصر گذشته است. اما در واقع این مدت به ۷۵۰ هزار روز هم نمی رسد.

 

هرگاه که ممکن باشد، ارقام بسیار درشت را باید به چیزی قابل درک تر ربط بدهید و مقایسه کنید؛ مثلا برای توصیف یک مبلغ آن را با "دستمزد ده سال یک کارمند متوسط الحال" مقایسه کنید یا مساحت یک سطح را با "چهار زمین فوتبال"، ارتفاع را با "دوبرابر بلند تر از ارتفاع قله اورست" و فاصله را با "از اینجا تا کره ماه" ربط دهید.

 

این نکته بخصوص در خبرنویسی برای رادیو و تلویزیون اهمیت بیشتری دارد چون مردم اغلب اعداد بزرگ و پیچیده را هنگام شنیدن به خاطر نمی سپارند و کاربرد تعدادی عدد، پشت سر هم می تواند باعث ابهام و سردرگمی شود.

 

آمار، اعداد و رقم ها را با دقت درنظر بگیرید و بررسی کنید؛ اگر گفته شود که کسی مثلا ۱۸۹ ساله است، فورا معلوم می شود که یک جای کار ایراد دارد. باید با همه ارقام و آمار هایی که داده می شود با تردید برخورد کنید هر چند که گاهی ممکن است مشکل آن قدرها هم آشکار نباشد. جز در مواردی - مثل ده فرمان یا هفت روز هفته - که در مورد عددی اطمینان کامل دارید، حتما عددها را مجددا بازبینی کنید یا از یک فرد صلاحیت دار بخواهید که در آن مورد به شما کمک کند.

 

اجازه بدهید مثالی بزنیم که معلوم شود گاهی اعداد با هم جور در نمی آیند:

 

یک راننده سرویس بعد از ۲۵ سال کار در یک شرکت، در آستانه بازنشستگی است. کارفرمایش می گوید که او طی این ۲۵ سال بیش از ۴ میلیون مایل مسافت را پیموده است. این حرف نمی تواند درست باشد چون اگر درست باشد به معنای این است که این راننده همیشه سرویس را با سرعت ۶۰ مایل در ساعت می رانده، هیچ وقت مرخصی نگرفته و هرگز مریض نشده است. هیچ وقت هم توقف نکرده تا مسافری را سوار کند.

 

بنابر این نخستین پرسشی که با دیدن هر آماری مطرح می شود این است که : "آیا چنین چیزی اصلا امکان پذیر است؟" پرسش دوم این است که "از کجا معلوم؟"

 

در بسیاری از موارد، این ارقام را سازمان های معتبری با دقت اعلام کرده اند. در این موارد این سازمان ها اندازه جامعه آماری خود را اعلام می کنند و می گویند که چطور به این ارقام رسیده اند.

 

اگر نام سازمان آمارگیرنده آشنا نیست، باید به آمار شک کنید. ببینید آنها کی هستند. پولشان را چه کسانی می دهند، اندازه نمونه آماری آنها چقدر بوده و از چه روشی برای آمارگیری یا نظرسنجی استفاده کرده اند (نظر سنجی تلفنی، نمونه اتفاقی، مصاحبه میدانی و غیره). مثلا:

 

ادعای اینکه ۹۰ درصد از رانندگان خواهان از میان برداشتن محدودیت سرعت در شاهراه ها هستند، ادعای چشمگیری است. بعد شما متوجه می شوید که این نظرخواهی تنها با مراجعه به ده نفر انجام شده. از آن بدتر اینکه همه آن ده نفر از کسانی بوده اند که اخیرا به خاطر سرعت بالا جریمه شده اند.

 

 

نرخ‌ها یا نسبت‌ها

 

خبرنگاران به طور مداوم با نرخ ها یا نسبت ها سر و کار دارند: نرخ جنایت، نرخ مرگ و میر، نرخ طلاق و نرخ یا نسبت مرگ نوزادان. این نسبت ها چیزی بیشتر از ارقام خام به ما می گویند زیرا آنها عواملی مانند جمعیت را در نظر می‌گیرند.

 

به عنوان مثال دو دانشگاه را دریک شهر در نظر بگیرید. یکی از آنها دانشگاه دوشس و دیگری دانشگاه دوک نام دارد. در سال ۲۰۰۴ تعداد ۱۵۵۶ تلفن موبایل از دانشجویان دانشگاه دوشس به سرقت رفته و در همین سال تعداد ۹۹۲ تلفن موبایل هم از دانشجویان دانشگاه دوک دزدیده شده است.

 

اگر فقط ارقام خام را نقل کنید، به نظر می رسد که دانشگاه دوشس برای دانشجویانی که تلفن موبایل دارند جای خطرناکی است.

اما حالا به نسبت ها یا نرخ ها نگاه کنید. دانشگاه دوشس چهل هزار دانشجو دارد و دانشگاه دوک تنها ۱۲ هزار و چهارصد دانشجو. برای اینکه به نسبتی دست پیدا بکنیم، حساب می کنیم ببینیم در هر دانشگاه از هر هزار دانشجو چند تلفن دزدیده اند:

 

 

به این ترتیب احتمال اینکه تلفن یک دانشجو در دانشگاه دوک دزدیده شود دو برابر دانشگاه دوشس است. متوجه شدید؟ نه؟ یک بار دیگر آهسته و با دقت ارقام را مرور کنید. به زحمتش می ارزد.

 

درصدها و میانگین‌ها

 

 

مراقب این موارد هم باشید:

 

درصدها

 

وقتی دولتی مالیات را از ۱۰ درصد به ۱۵ درصد افزایش می دهد، اعلام می کند که ۵ درصد به مالیاتها اضافه کرده است اما در واقع نرخ مالیات ۵۰ درصد بالاتر رفته است. خواننده چندان علاقه ای به درصد ندارد. او می خواهد بداند که صورت حساب مالیاتی اش چقدر افزایش یافته است.

 

 

 

 

 

میانگین ها

 

این شاخص می تواند مفید باشد. اگر می خواهید میانگین یا متوسط درجه حرارت هوا را در ماه ژوئن حساب کنید، باید درجه حرارت ۳۰ روز را با هم جمع کنید و رقم حاصل را بر ۳۰ تقسیم کنید. آن وقت یک میانگین مفید به دست خواهید آورد.

 

اما گاهی میانگین می تواند گمراه کننده باشد. اگر میانگین (معدل یا متوسط) دستمزدی را که یک شرکت محلی می پردازد محاسبه کنید، رقم حاصل مخدوش است. این مخدوش بودن هنگامی به اوج می رسد که برخی دستمزدها خیلی بالا و برخی دیگر خیلی پایین باشند. حقوق روسا خیلی بالا و دستمزد نظافتچی ها خیلی پایین است. در این صورت میانگین یا متوسط دستمزد بی معنا می شود. در این حالت بهتر است از میانه یا حدوسط استفاده شود. در این روش، همه دستمزد ها را از بالا به پایین فهرست می کنید و بعد می بینید حد وسطش کجاست.

 

مثلاً:

 

دو رئیس شرکت هریک سالی ۱۰۰ هزار دلار می گیرند.

نظافتچی ۱۰ هزار دلار می گیرد.

بقیه کارکنان بین ۲۵ تا ۳۵ هزار دلار می گیرند.

فهرست ارقام به این شرح است:

۱۰, ۲۵, ۲۵, ۳۰, ۳۰, ۳۵, ۳۵, ۱۰۰, ۱۰۰

معدل این مبالغ می شود:

۱۰ + ۲۵ + ۲۵ + ۳۰ + ۳۰ + ۳۵ + ۳۵ + ۱۰۰ + ۱۰۰) تقسیم بر ۹ = ۴۳.۳۳)

به این ترتیب، معدل دستمزدها ۴۳ هزار دلار در سال است.

اما این رقم نشان دهنده دستمزد اغلب کارکنان نیست.

 

حد وسط یا میانه دستمزدها در این فهرست ۳۰ هزار دلار در سال است. یعنی نیمی از کارکنان کمتر از ۳۰ هزار دلار و نیم دیگر بیشتر از این مبلغ درآمد دارند. این رقم تصور بهتری از میزان دستمزدها در شرکت به دست می دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خلاصه درس

 

از دفترچه ها و یادداشتهای خود مراقبت کنید: روی آنها تاریخ و شماره بگذارید و از آنها خوب نگهداری کنید.

اگر روزنامه شما شیوه نامه دارد، از نکات مندرج در آن پیروی کنید.

اطمینان حاصل کنید که توضیحاتی را که پیش از شروع به تهیه گزارش به شما می دهند خوب درک کرده‌اید.

تا جایی که می توانید هرچه بیشتر اطلاعات جمع کنید. البته همه این اطلاعات به کار شما نخواهد آمد اما شما به هنگام تحقیق برای نوشتن یک خبر هنوز این را نمی دانید و پر کردن جاهای خالی بعدها مشکل خواهد بود.

 

اطمینان حاصل کنید که نقل قول ها را به کسانی که باید نسبت بدهید، نسبت داده اید. از نقل قول هایی که منبع آنها مشخص نیست پرهیز کنید. گاهی می توان آنها را توجیه کرد اما چنین نقل قول هایی در بیشتر موارد اعتبار خبر شما را کم می کنند. خواننده از چنین نقل قول هایی خوشش نمی آید و فکر می کند مبادا شما آنها را از خودتان جعل کرده باشید!

 

خبر باید به شش پرسش پاسخ بدهد: چه کسی، چه، چرا، چه وقت، کجا و چگونه؟

خبر را باید به شکل یک هرم نوشت. سطر بالایی باید شامل مهم ترین اطلاعات باشد و جزئیاتی که کمترین اهمیت را دارند باید در آخر بیایند. این امر، این امکان را به وجود می آورد که اگر جا کم باشد بتوان بخش هایی از مطلب را از انتهای خبر کم کرد. در عین حال، این بدان معناست که خوانندگان می توانند هرگاه که جزئیات کافی کسب کردند از خواندن خبر دست بکشند.

 

 

مقدمه شما باید توجه خواننده را جلب کند. مقدمه باید کوتاه و ساده باشد.

به خواننده نگویید که چگونه فکر کند. از لحن اغراق آمیز استفاده نکنید. اسم کامل سازمان ها را در نخستین باری که هر اسمی مطرح می شود بنویسید و تنها پس از آن از حروف اختصاری استفاده کنید. در باره چگونگی توصیف مردم، احتیاط و دقت کنید.

 

اعداد خیلی خوبند! یاد بگیرید که از آنها خوشتان بیاید. استفاده صحیح از میانگین، میانه و نسبتها را یاد بگیرید.

 

 

 

تعریف گزارش نویسی:

 

گزارش نویسی عبارت است از به تحریر در آوردن اخبار، اطلاعات، حقایق، علل مسائل و رویدادها، تجزیه و تحلیل منطقی و متوالی آن ها، برای رسیدن به راه حل صحیح، که همراه با اختصار و روشنی تدوین شده و بر دو اصل "سالم نویسی" و "ساده نویسی" استوار باشد.

 

در واقع گزارش نویسی، فنی است که با آگاهی از آن فن، مطالب هر موضوعی را می توان، طوری طبقه بندی کرد و نظم بخشید که هدف مورد نظر را در کوتاهترین زمان و با ساده ترین کلام به دست آورد.

 

 

 

 

انواع گزارش

 

گزارش انواع گوناگونی دارد، به ویژه در عصر حاضر که کار ژورنالیستی خیلی حرفه ای و پیچیده شده است، هر محقق و ژورنالیست انواع گوناگونی از گزارش را در رساله و کتاب های شان بیان داشته اند که نمی توان آنها را رد نمود. در اینجا کوشش به عمل آمده تا انواع گزارش را که امروزه بیشترینه مورد استفاده قرار دارد فهرست شود. در عرصه کار ژورنالیستی امروز پنج نوع گزارش بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند که قرار ذیل اند:

 

1.         گزارش کوتاه خبری

2.         گزارش تفصیلی

3.         گزارش تصویری

4.         گزارش تحلیلی

5.         گزارش تحقیقی

 

گزارش کوتاه خبری  Dispatch

 

اینگونه گزارش بر مبنای وقایع و حقایق تهیه و تنظیم می شود و در آن گزارشگر اطلاعات لازم را اعم از پیشامدها و ارقام و آمار در اختیار گیرنده گزارش قرار می دهد بدون آنکه درباره مطالب گزارش توضیح بیشتری دهد یا به تفسیر و تحلیل اطلاعات بپردازد.

 

این نوع گزارش ها معمولاً به دنبال خبر ارائه می شوند. این نوع گزارش به سبب کوتاه بودن، در حد یک دقیقه بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند. این نوع گزارش خبر را شرح میدهد.

 

البته در رادیو و تلویزیون این نوع گزارش غالباً تنها با صدای گزارشگر خوانده و ارائه میشود.

 

 

گزارش تفصیلی Package

 

در این گزارش سعی میشود تا خواننده و شنونده بیشتر به جزئیات یک رویداد پی ببرند. در این گزارش نظرات مختلف انعکاس می یابد و با پیوند های منطقی با یکدیگر ربط داده شود. در این گزارش معیار های اساسی گزارشگری رعایت می شود.

 

گزارش تفصیلی در واقع تشریح، توضیح و توصیف یک رویداد خبری است که گزارشگر با دستمایه خبر به جزئیات وقوع آن می پردازد و اطلاعات تازه را با شیوه ای توصیفی ارائه میدهد و حس کنجکاوی مخاطب را که با خواندن خبر ارضا نشده و پرسش های برجا گذاشته، اقناع می کند. در این میان طبیعی است که گزارشگر ضمن پرداختن بیشتر به عناصر خبری، چنانچه برخی عناصر بدون پاسخ مانده باشد، در صدد یافتن پاسخ آنها نیز بر می آید. گزارش های تفصیلی را می توان از رویدادهای مانند وقوع سیل، زلزله، قتل ها، نزاع و برخورد ها، حمله به بانک ها، سرقت های بزرگ، ترور های سیاسی، سقوط هوا پیما یا برخورد دو هوا پیما، سفر های شخصیت های مهم و صد ها رویداد دیگر تهیه کرد. البته این گزارش حدود چهار الی هشت دقیقه را دربر می گیرد.

 

 

 

 

گزارش تصویری یا Feature :

 

 امروز در عرصه کار ژورنالیستی، گزارش تصویری به گزارشی اطلاق می شود که تصویری برای خواننده و شنونده داشته باشد. چه این تصویر دادن به موضوع به وسیله واژه ها و چه به وسیله صدا ها باشد.

مثلاً در رابطه به پیمان استراتیژیک میان افغانستان و ایالات متحدۀ امریکا نظرات موافق و مخالف جمع آوری شده و در یک گزارش مفصل تصویری بیان می شود.

 

به عبارت دیگر گزارش تصویری شامل تصویر پردازی های گزارشگر به گزارش می شود. مثلاً گزارشگر رادیو یک گزارش از یک صحنه انفجار را تهیه می کند باید سعی کند صدای انفجار، آواز سرو صدای مردم، نظرات گوناگون وغیره جزئیات را به شکل تصویر گونه ارایه دهد.

 

خوبی و بدی گزارش تصویری مربوط به ذوق، خلاقیت و موفقیت گزارشگر می شود، و گزارشگر نقش هدایت کننده صدا ها و پیوند ها را دارد.

 

یکی از ویژه گی های گزارش تصویری این است که اغلب موضوع اجتماعی را پوشش می دهد.

در کتاب روزنامه نگاری نوین نوشته دکتر نعیم بدیعی و حسین قندی، گزارش تصویری را گزارشی میداند که در آن تصویر نقش اصلی و اساسی دارد، و تصویر ها رابطه منطقی با یکدیگر دارد. همانطور که یک تصویر هزار کلمه را بیان می کند به همین سبب گزارش تصویری دارای اهمیت زیاد می باشد. در افغانستان نمونه گزارش های تصویری را در مجلۀ صدای آزادی آیساف میتوان مشاهده کرد.

 

به عبارت دیگر، وقتی‌ از یک رویداد، یک عکاس‌ رسانه‌ عکس‌های‌ گویا و جالبی‌ بگیرد که‌ به‌ خودی‌ خود و یا با نیازی‌ مختصر به‌ توضیح‌ و شرح‌ قابل‌ انتشار باشد به‌ آن‌ گزارش‌، گزارش‌ تصویری‌ گویند. بنابر این‌ چنین‌ گزارشی‌ بیش‌ از آن‌ که‌ به‌ تجربه‌ و توانایی‌ گزارشگر مربوط‌ باشد به‌ تسلط‌ توانایی‌ و قدرت‌ تصویری‌ عکاس‌

 

بستگی‌ دارد. گزارش‌های‌ تصویری‌ در سال‌های‌ اخیر کمتر مورد توجه‌ مطبوعات‌ قرار گرفته‌ است‌، اما اگر مثلاً در روزنامه‌ای‌ عکاسی‌ از یک تصادف‌ خیابانی‌ و پیامدهای‌ آن‌ بدون هر گونه‌ شرح‌ و کاربرد کلام‌ بیان‌کننده‌ چگونگی‌ حادثه‌ خواهند بود.

 

بسیار اتفاق‌ می ‌افتد که‌ خبرنگاری‌ در صحنه‌ یک رویداد، حضور ندارد یا به‌ سبب‌ کمبود وقت‌، نمی‌توان‌ منتظر تدارک و نگارش‌ گزارش‌ نشست‌ یا اصولاً سردبیر تشخیص‌ می‌دهد که‌ شرحی‌ نیاز نیست‌. در این‌ موارد گزارش‌ تصویری‌ می‌تواند جای‌ یک گزارش‌ توصیفی‌، یک گزارش‌ خبری‌ و گزارش‌ بر مبنای‌ مصاحبه‌ را بگیرد. توجه‌ دارید که‌ چنین‌ گزارشی‌، جای‌ انواع‌ دیگر گزارش‌ چون‌ گزارش‌ تحقیقی‌، گزارش‌ از شخص‌ یا مکان‌ و گزارش‌ آزاد را نمی‌تواند بگیرد. باید در نظر داشت‌ که‌ گزارش‌ تصویری‌ به‌ شرطی‌ جذاب‌ و کامل‌ است‌ که‌ عکس‌ها به‌ روشنی‌ رساننده‌ پیام‌ باشند.

 

در سال‌ 1979 میلادی‌ (1388 شمسی‌) کودکی‌ در شهر سان‌ دیه‌ گو در آمریکا می‌خواست‌ دوربین‌ تازه‌ خود را آزمایش‌ کند. او از بام‌ مجموعه‌ مسکونی‌ از بلند شدن‌ هواپیمایی‌ با استفاده‌ از فیلم‌ برگردان‌ خودکار دوربین‌ (موتور در رادیو) یک حلقه‌ کامل‌ عکس‌ برداشت‌. از قضا آن‌ هواپیما پس‌ از برخاستن‌، دچار سانحه‌ شد و سقوط‌ کرد، بنابر این‌ آن‌ کودک 24قطعه‌ از عکس‌ از زمان‌ برخاستن‌، اوج‌ گرفتن‌ و سپس‌ سقوط‌ کردن‌ و در آتش‌ سوختن‌ هواپیما در اختیار داشت‌. عکس‌هایی‌ که‌ در پی‌ هم‌ با شرحی‌ بسیار کوتاه‌ در روزنامه‌ لا آنجلس‌ تایمز به‌ چاپ‌ رسید، جایزه‌ هنگفتی‌ را نصیب‌ عکاس‌ جوان‌ کرد.

 

در گزارش‌ تصویری‌ که‌ بیشتر به‌ عکاسان‌ ارتباط‌ دارد تا گزارشگران، کیفیت‌ عکس‌ها و ارتباط‌ آن‌ها با موضوع‌ بسیار تعیین‌کننده‌ است‌. در هنگام‌ بازگشت‌ اسرای‌ ایرانی‌ از عراق‌ (در سال 1369) یکی‌ از روزنامه‌ها عکاسی‌

 

حرفه‌ای‌ و مسلط‌ را به‌ مرز دو کشور اعزام‌ کرد و مجموعه‌ای‌ با شرحی‌ مختصر از این‌ بازگشت‌ با چیدن‌ عکس‌های‌ گویا ترتیب‌ داد. حال‌ آن‌ که‌ بیشتر روزنامه‌ها به‌ نوشتن‌ قطعه‌های‌ احساسی‌ و حماسی‌ و تاثیرگذار، اما طولانی‌ و کم‌ جاذبه‌ روی‌ آورده‌ بودند. کاری‌ که‌ به‌ هر روی‌ گویایی‌ کار روزنامه‌ اول‌ را نداشت‌. نکته‌ دیگر چگونگی‌ صفحه‌بندی‌ و چیدن‌ عکس‌ها در گزارش‌ تصویری‌ است‌. نباید با دل‌ بستن‌ به‌ جذابیت‌های‌ تصویری‌ از تنوع‌ برش‌ و اندازه‌ در کاربرد عکس‌ها غافل‌ ماند.

 

 

گزارش تحلیلی یا Diplomatic Story:

 

این نوع گزارش را می توان کاملترین نوع گزارش دانست زیرا که آمیخته ای از گزارش اطلاعی و تحقیقی است. در این نوع گزارشها اطلاعات موجود و تجربه های اندوخته از یکسو و تحقیق آزمونهای جدید از سوی دیگر بکار گرفته می شود و گزارش با تجزیه و تحلیل و تفسیر مطالب همراه است معمولا در این نوع گزارش به حل مشکلات و مسائل می پردازند و آینده را پیش بینی می کند و برای مبنای تحقیق و به صورت علمی پیشنهادهایی ارائه می دهند.

 

در این گزارش حتماً مسأله ای وجود دارد که ممکن است راه حل یا راه حل هایی داشته باشد. نخست باید مسأله را به روشنی توضیح داد. توصیه می شود که صورت مسأله باید کامل باشد. سپس راه حل یا راه حل ها را باید تجزیه و تحلیل کرد و پس از نتیجه گیری دقیق، بهترین راه حل را توصیه یا پیشنهاد نمود.

 

در گزارش های تحلیلی برخلاف گزارش های ارزشیابی که فکر یک نفر برای تنظیم آن کافی نیست بحث کوتاه است و مرحله نتیجه گیری ( استنتاج ) نسبتاً مفصل است این گزارش ها را یک نفر به تنهایی نیز می تواند تهیه و تنظیم نماید و البته هم فکری و تبادل نظر با افراد ذیصلاح، بر اعتبار و سندیت گزارش می افزاید.

گزارش تحلیلی بخاطر تجزیه و تحلیل خبر بکار می رود، ممکن است دریافت یک خبر از سوی هر فرد حتی عادی جامعه ممکن باشد اما دانستن آنچه عامل خبر شده و یا آنچه در پشت پرده ای رویداد قرار دارد، کار کارشناسان است.

 

پرداختن به مسایل تحلیلی یا گزارش تحلیلی یکی از کار های اساسی یک رسانه خبری است.

نمونه این نوع گزارش را میتوان در برنامه های مختلف تلویزیون طلوع و آریانا مشاهده کرد، از جمله گفتمان، گزارش شش و نیم، آنسوی حقیقت وغیره.

 

معمولاً یک خبر مهم در سطح جهان که از طریق رسانه های معتبر نشر می شود. در قبال آن گزارش های تحلیلی و برنامه های تحلیلی در مورد آن خبر از رسانه های گوناگون نشر می شود، میتوان به برنامه های خبری رادیو بی بی سی و رادیو آزادی اشاره کرد.

 

 

گزارش تحقیقی Investigative Report :

 

گزارشهای تحقیقی یا پژوهشی بر پایه تحقیق و بررسی استوار است.این نوع گزارشها گاهی صرفاً پژوهشی است و در آن گزارشگر تنها به ذکر تحقیقات و کشفیات تازه خود می پردازد و به گزارش خود کاملاً جنبه علمی و فنی می دهد و گاهی نحوه بهره برداری از کشف و تحقیق نیز مورد توجه قرار می گیرد و راههای استفاده پژوهش و انطباق آن با محیط خارج هم در گزارش منعکس می شود.

 

 

گزارش تحقیقی که امروزه در افغانستان بیشتر بالای آن تاکید می شود یکی از کار های برجسته گزارشگران و روزنامه نگاران است.

 

گزارش تحقیقی مسایل مختلف نظیر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را در بر می گیرد. در گزارش تحقیقی رکن اساسی بر تحقیق و تتابع پیرامون موضوع شکل می گیرد.

 

دکتر نعیم بدیعی و حسین قندی در کتاب روزنامه نگاری نوین در رابطه به موضوع گزارش تحقیقی می نویسد: "موضوع یک گزارش تحقیقی می تواند حول سؤ استفاده های مالی، اختلاس و استفاده نا مشروع از قدرت از سوی یک مسوول دولتی یا بخش خصوصی باشد و هم میتواند ریشه یابی نا هنجاری های اجتماعی و معضلات و پیچیده گی های مسایلی مبتلا به جامعه باشد. بررسی تحقیقی ماجرا های حقوقی مانند حق حساب دادن یا رشوه، ماجراهای چگونگی تخلفات سیاسی و تقلب در انتخابات از جمله حیطه گزارش های تحقیقی است."

 

گزارش تحقیقی باید مبتنی بر حقایق باشد و با سند و ثبوت ارایه شود. اطلاعات و آگاهی های مفید را در بر بگیرد.

در نوشتن گزارش تحقیقی گزارشگر باید دقت کافی به خرچ دهد، عجله نکند، یک گزارش تحقیقی ممکن است هفته ها و ماه ها طول بکشد.

 

گزارش تحقیقی خیلی جزئیات می خواهد، فرق بین گزارش تحقیقی و دیگر گزارش ها درین است که این گزارش موضوعی را به اثبات می رساند، تحقیق بسیار می نماید و حقایق پشت پرده را بر ملا می سازد، در تهیه گزارش تحقیقی باید از منابع گوناگون استفاده کنیم، توازن را در نظر بگیریم و کار ما به اساس سند و ثبوت باشد و حقایق را برملا سازیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتیجه گیری:

 

مقوله گزارش نویسی برنامه و شرح حال کارهایی که انجام داده می شود چیز تازه ای نیست که تنها به عصر حاضر و یا حتی به ورزش کوهنوردی ختم شود؛ انسان همواره مایل بوده بنا به دلایلی مشاهدات و کارهایی را که انجام داده برای دیگران توصیف کند.

 

 قدمت گزارش دادن شاید به تشکیل اولین هسته های اجتماعی (خانواده) برگردد، چون انسان های اولیه برای انجام امور روزمره ای خود مجبور بودند به صورت شفاهی نیازها و امکانات خود را به گوش دیگران برسانند. (امروزه به آن گزارش شفاهی گفته می شود.)

 

از زمانی که «خط» پدید آمد و زندگی اجتماعی شکل گرفت و پیشبرد اهداف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی احتیاج به تحقیق و بررسی پیدا کرد، لزوم تداوم و پیگیری مسائلی از این دست، اهمیت گزارش نویسی را مشخص تر کرد و ارتباط کتبی را ناگزیر ساخت، تا هم مردم از کند و کاوهای انجام شده با خبر باشند وهم مبنایی باشد برای این که آیندگان کار را ادامه دهند.

 

به درستی مشخص نیست که گزارش نویسی از چه زمانی به وجود آمده است، اما می توان گفت که قدمتی دیرینه دارد. در چهار مقاله نظامی عروضی آمده است که فرستاده شاه که به همراه سپاه به جنگ ماکان کاکویه رفته بود پس از کشته شدن ماکان پیامی نوشت و بر پای کبوتر بست و به سمت پادشاه روانه کرد. این پیام خود یک گزارش بوده است. بارها و بارها در کتاب های کهن چون شاهنامۀ فردوسی و خمسه نظامی، بر می خوریم که برای شاه یا بزرگی گزارش ارسال شده است که خود نشان دهندۀ این مسئله است که گزارش دهی قدمتی به اندازه نگارش خط دارد.

 

اما گزارش نویسی جدید به عنوان پدیدۀ که دارای ساختار مشخصی است، و می توان حدود آن را عینی، و تعریف مشخصی که مورد پذیرش همگان قرار گیرد، از آن ارائه کرد، با پیشرفت علم و تکنولوژی نوین همگام است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع و مأخذ:

 

1.  نجفی زاده، سید هارون،  روزنامه نگاری کاربردی، بلخ: انتشارات صورتگر، 1385

2. مهدی، دکتر ماحوزی، گزارش نویسی، تهران: انتشارات زوار، 1383

3. سمندر، رحیم الله، اساسات ژورنالیزم نوین، کابل: چاپ مطبعه مسلکی کابل، 1383

4. شکرخواه،  یونس، خبر، ایران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1381

5. قندی، حسین، مقاله نویسی در مطبوعات، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، 1383

6. روزنامه نگاری نوین/ تالیف نعیم بدیعی، حسین قندی_تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، 1383

 

 

7. http://www.zigzagacademy.com/modules/451

8. http://www.zigzagacademy.com/modules/452

9. http://www.zigzagacademy.com/modules/523

10. http://www.hamshahritraining.ir/news-3428.aspx

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد