بی طرفی در روزنامه نگاری

بسیاری از روزنامه ها در سراسر جهان موضع سیاسی دارند. آنها از یک حزب یا مکتب سیاسی خاص حمایت می کنند. آنها فعالیت سیاسی می کنند و خوانندگان خود را تشویق می کنند تا به شیوه ای خاص فکر و عمل کنند.

 

اما در مقابل، قانون یا مفاد پروانه فعالیت بسیاری از شبکه های رادیویی و تلویزیونی، آنها را موظف می‌کند که بی طرف بمانند. این امر به ویژه در مورد سازمان های غیرتجاری مثل بی بی سی صادق است.

بر اساس لغتنامه‌ها، بی طرفی یعنی:

"نداشتن دخالت مستقیم یا هر گونه نفع در جریانی خاص، تبعیض قائل نشدن علیه یک طرف یا گروه مشخص، و بی غرض و منصف بودن."

در مورد کار خبری از این مفهوم می توان دو نتیجه گرفت:
 

• روزنامه نگار باید تمام نظرهای مهم در مورد یک موضوع را منعکس کند. اگر موضع مخالف منعکس نشود، تنها نیمی از داستان پوشش داده شده است.
و
• روزنامه نگاران باید از درگیر شدن در موضوعی که آن را پوشش می دهند فاصله بگیرند؛ یعنی در مقابل پوشش خبری، پول یا هدیه قبول نکنند، در احزاب سیاسی فعالیت نکنند و اجازه ندهند که نظر شخصی شان در کار خبری آنها وارد شود.

 

این امکان وجود دارد که گزارشی بر اساس واقعیت تهیه شود، اما همه جنبه های ماجرا را پوشش ندهد. در این صورت حق خوانندگان، شنوندگان و بینندگان ادا نشده است. این حق آنهاست که گزارش را به طور کامل دریافت کنند.

هر موضوعی را می توان از دو سو و یا بیشتر نگریست. بی طرفی در روزنامه نگاری، یعنی منعکس کردن تمام نظرهای مهم اما متفاوت در باره یک موضوع و قبول نکردن تفسیر خاص تنها یکی از طرف‌ها. هرگاه از کسی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم انتقاد می شود، روزنامه نگار حرفه ای باید واکنش به آن را هم بیابد و در گزارش خود منعکس کند.

نمونه: دولت اعلام کرده مبالغ بسیار بیشتری را صرف خدمات عمومی خواهد کرد. به نظر می آید که خبر خوبی است اما به احتمال بسیار زیاد، نظر دیگری هم وجود دارد: "به گفته نخست وزیر، مالیات جدید دولت را قادر می کند تا بودجه بیشتری به آموزش و بهداشت اختصاص دهد، اما رهبر حزب مخالف دولت می گوید که فشار مالیات جدید بیشتر بر فقیرترین اقشار جامعه وارد خواهد شد."

نمونه دیگر: بسیار ساده می توان شکایت های مردم از حمل و نقل عمومی را منعکس کرد، به ویژه اگر خود خبرنگار هم از وسایل نقلیه عمومی استفاده می کند. اما انصاف این است که توضیح کسانی که این خدمات را اداره می کنند هم منعکس شود:

"انجمن استفاده کنندگان از وسائل نقلیه عمومی، مترو شهر را غیرقابل استفاده خوانده و خواستار استعفای تمام مدیران آن شده است. اما مدیر عامل مترو گفت که کمبود های جدی وجود دارد، اما قول داد که با سرمایه گذاری های جدید، وضع مترو تا سال آینده بهتر شود."

حدس زدن در باره اینکه دیگران ممکن است چه نظری داشته باشند کافی نیست. باید به دنبالشان بروید و از آنها سوال کنید.

"حرفی ندارم"

اگر فرد یا نهادی در ارتباط با خبری که پوشش می دهید حاضر به اظهار نظر نشد، این نکته را برای مخاطب خود روشن کنید. مخاطبان باید بدانند که شما سعی کرده اید نظر آن فرد یا نهاد را هم منعکس کنید.

هرکسی حق دارد از مصاحبه دادن خودداری کند. به این حق باید احترام گذاشت، اما باید ابتدا حق انتخاب را به آن شخص داد. اگر خطر شکایت به دادگاه در آینده وجود دارد، تمام مراجعه کردن های خود به آن شخص و پاسخ های او را به صورت دقیق یادداشت کنید. این یادداشت ها در دادگاه به کار خواهند آمد.

پاسخی را که داده می شود، به طور صحیح گزارش کنید و اگر به هردلیل نتوانسته اید واکنشی بگیرید، این نکته و دلایل آن را با دقت در گزارش خود بیاورید. منصفانه نیست که بگویید"آقای اسمیت حاضر به اظهار نظر نشد" در حالی که واقعیت این است که شما نتوانسته اید با او تماس بگیرید. بهتر است بنویسید:

" آقای اسمیت در دسترس نبود تا نظرش پرسیده شود."

اگر کسی با شما صحبت کند اما حاضر نشود که مصاحبه اش ضبط شود، از ارائه نظرش خودداری نکرده است. بنویسید:

"آقای اسمیت حاضر به مصاحبه نشد، اما گفت...."

اگر کسی به شما بگوید هنوز آمادگی اظهار نظر ندارد، این امر را دقیق منعکس کنید:

"آقای اسمیت در این زمان حاضر به مصاحبه نیست و می گوید به زودی بیانیه ای منتشر خواهد کرد."
 

در مورد موضوعات پیچیده، منعکس کردن تمام نظرهای موافق و مخالف هربار در زمان اشاره به موضوع، ممکن و مطلوب نیست. اما در فرصت یا فرصت‌های بعدی باید آن نظرها هم شنیده شوند.


(البته این موضوع بیشتر در مورد خبرها و برنامه های رادیویی و تلویزیونی صادق است. اما در مورد مطالبی که در روزنامه ها یا از طریق سایت های اینترنتی منتشر می شود، اغلب فضای کافی برای ایجاد تعادل وجود دارد.)

به عنوان نمونه ممکن است شما برای دو مصاحبه طولانی که دو نظر مختلف در باره یک موضوع را منعکس می کنند زمان کافی نداشته باشید. می توانید یکی را پخش کنید اما توضیح دهید که نظر دیگری هم در باره آن موضوع وجود دارد. در فاصله زمانی معقولی مصاحبه دوم را پخش کنید و به آن، زمان پخش و اهمیتی چون مصاحبه اول بدهید.

نظرهای مهمی که حامیان بسیاری دارند، باید پوشش تقریبا یکسان داشته باشند؛ هم از جهت مدت و هم از جهت ارائه آن. منصفانه نیست که نظر یک طرف در برنامه اصلی خبری منعکس شود و نظر طرف مخالف در نیمه های شب در برنامه ای که مخاطب چندانی ندارد.
 

نیازی به انتخاب نیست

در بعضی جوامع از روزنامه نگار انتظار می رود که نظرهای مختلف را جمع بندی کند و از میان آنها راه حل "درست" را ارائه دهد. در جوامع غربی، از روزنامه نگاران بی طرف چنین انتظاری نمی‌رود. درست برعکس، نظر خبرنگار یا کارفرمای او، نباید از سوی مخاطبان حدس زده شود.

دستور العمل تحریری بی بی سی می گوید:
"برنامه های خبری باید توضیحی هوشمندانه و آگاه کننده از وقایع ارائه دهند تا مخاطبان را قادر سازند که خودشان نتیجه گیری کنند."

باید به وضوح میان تفسیر و خبر تفاوت گذاشت. در نمونه زیر خبرنگار با دقت سعی می کند که جانب کسی را نگیرد:

خبرنگارانی که پس از حمله نیروهای ارتش از پایگاه شورشیان دیدن کرده اند جسدهای دوازده نفر را دیده اند که همگی مرد بودند. رهبر شورشیان ادعا کرده است که آنها غیر نظامی بوده و حمله ارتش را 'حمله ای وحشیانه علیه بشریت' توصیف کرده است. فرمانده نیروهای ارتش گفت ماموریت ارتش که او آن را ''از بین بردن نیروهای تروریستی" خواند با موفقیت به پایان رسیده است.

خبرنگار می تواند در بعضی مواقع بر اساس دانش و تجربه حرفه ای روزنامه نگاری، نتیجه گیری کند:
 

"براساس آنچه من در این درگیری ها دیده ام، به احتمال بسیار زیاد شورشیان از این پایگاه برای حمله به نیروهای دولتی مستقر در منطقه استفاده می کرده اند."
 

تعهدات شخصی

زمانی که عده زیادی در سال ۲۰۰۳ در اعتراض به جنگ عراق در لندن راهپیمایی کردند، بی بی سی از مجریان و روزنامه نگاران ارشدش خواست که در آن شرکت نکنند. ملاحظه بی بی سی این بود که اگر آنها در بحث داغی که بر سر موضوع جنگ در گرفته بود، با یکی از طرفین، همسو قلمداد شوند، دیگر نخواهند توانست بی طرفانه خبرهای این موضوع جنجال بر انگیز را گزارش دهند.

روزنامه نگار شدن به این معنی نیست که شما نظر شخصی نداشته باشید. اما این نظر شخصی نباید در کارتان دخالت داده شود. قواعد بی بی سی تاکید دارد که:

"خبرنگار می تواند داوری حرفه ای روزنامه نگارانه داشته باشد، اما نمی تواند نظر شخصی خود را بیان کند. مخاطبان نباید بتوانند نظر مجریان و خبرنگاران را در باره مسائل حساس تشخیص دهند."

داوری حرفه ای می‌تواند تحلیلی بر مبنای اطلاعات موثق باشد. مثال:
با توجه به این موضوع که بیشتر اعضای شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در رای گیری های قبلی موافق بوده اند که برنامه های غنی سازی اورانیوم ایران متوقف شود، و از آنجا که در گزارش جدید آژانس تحول چشمگیری در عملکرد ایران دیده نمی شود، انتظار می رود در رای گیری روز دوشنبه هم دوباره روی همین موضوع تاکید شود.

هر چه اطلاعات موثق تر باشد، داوری حرفه ای هم دقیق تر می شود و هر چه تحلیل بر اساس شنیده ها و شایعات استوار باشد، نتیجه گیری هم بی ارزش تر است. از آن گذشته قواعد بی بی سی تاکید دارد که روزنامه نگاران باید بی طرف جلوه کنند و هرگز نباید سوالی در باره صداقت آنان مطرح شود. از این رو فعالیت های آنان خارج از محیط کار محدود است:

"در باره بی طرف بودن گروه هایی که کار خبری می کنند، نباید تردید وجود داشته باشد. کسانی که در برنامه های خبری کار می کنند نباید منافع یا دلبستگی هایی در خارج از بی بی سی داشته باشند که بتواند شهرت و اعتبار بی بی سی را لکه دار کند و به اعتماد متقابل میان بی بی سی و مخاطبانش به سبب مسائلی چون بی طرفی، انصاف و صداقت لطمه بزند."

فعالیت های غیرقابل قبول شامل موارد زیر است:
• فعالیت برای احزاب سیاسی؛
• قبول پول یا هدیه به خاطر پوشش دادن یا ندادن یک خبر یا اعمال نفوذ بر شیوه ارائه آن خبر؛
• تبلیغ برای شرکت های تجارتی مثلا از طریق ظاهر شدن در آگهی های تبلیغاتی؛
• آموزش دادن به مصاحبه شوندگان بالقوه که چگونه از پاسخ دادن به پرسش های دشوار طفره بروند

مراقب کلمات باشید

بعضی از کلماتی که استفاده می کنیم اغلب به روشنی تمایلات قلبی ما را نشان می دهند.

معمولا مخالفان یک حکومت آن را "رژیم" می خوانند. "مبارز در راه آزادی" بار مثبت و "تروریست" بار منفی دارد. صفت ها هم اغلب نشان دهنده یک نظر هستند. "پرخاشگر"، "متکبر"، "روشنفکر نما" و امثال اینها ذهنیاتی هستند که نظر شخصی نویسنده را منعکس می کنند.

متن نوشته خود را با دقت بخوانید و قسمت هایی را که احساسات شما را بروز می دهند، تغییر دهید.

همچنین گزارشگری بی طرفانه و متعادل به ویژه در دوران انتخابات اهمیت دارد و باید در این دوره بیش از همیشه مراقب و محتاط بود. سردبیران باید اطمینان پیدا کنند که در طول مبارزات انتخاباتی پوشش خبری آنان فراگیر و منصفانه است.
 

گزارشگری بی طرفانه و متوازن به ویژه در دوران انتخابات اهمیت دارد و باید در این دوره بیش از همیشه مراقب و محتاط بود. سردبیران باید اطمینان حاصل کنند که در طول مبارزات انتخاباتی پوشش خبری آنان فراگیر و منصفانه باشد

 

تبلیغات

یک روزنامه بریتانیایی در صفحه اول خود از یک شرکت راه آهن آگهی رنگی چاپ می کند. اما در صفحات بعد در میان تفسیرها چند خطی در انتقاد علنی از این شرکت راه آهن به چشم می خورد. این روزنامه خیلی شجاعت به خرج داده یا حماقت کرده است؟

تحریریه هایی که اصول قوی اخلاقی را رعایت می کنند، می کوشند خود را در مقابل فشار صاحبان رسانه، حامیان مالی و آگهی دهندگان حفظ کنند. اما یک رسانه باید هیأت دبیران و یا سردبیران بسیار قدرتمندی داشته باشد تا بتواند در مورد اشکالات فنی خودرو تازه ای گزارش دهد که کارخانه سازنده آن از آگهی دهندگان اصلی آن رسانه است.

پیروی از مکتب "دستی را که غذا به دهانت می گذارد، گاز نگیر" زندگی را برای همه آسان می کند. اما رسانه هایی که خود را در خدمت منافع عمومی می دانند، صرف نظر از اینکه بودجه آنها از کجا تامین شود، خود را به مخاطب و نه کسانی که کیسه پول را در دست دارند، وفادار می دانند.

در واقع، صاحبان روشنفکر آگهی های تجارتی درک می کنند که مخاطبان برای اخباری که مستقل و بی طرفانه تهیه شده اند احترام بیشتری قائل هستند. آگهی کردن در کنار این نوع اخبار مشتریان بیشتری جلب می کند تا آگهی دادن در یک برنامه خبری بی اعتبار و کم ارزش. این نوع صاحبان آگهی حتی ممکن است قادر باشند بعضی انتقادها را هم تحمل کنند، همچون شرکت راه آهن بریتانیا در یک مورد واقعی.
 

یکی از مدیران ارشد شبکه پنج، یکی از شبکه های تجاری تلویزیونی در بریتانیا که ارتباطی با بی بی سی ندارد، نوشته:

"نیت این است که گزارش های تلویزیونی بی طرفانه و آن هم به طور دقیق و با رعایت وسواس تهیه شود. از این رو است که نظرخواهی ها همواره نشان می دهند که اخبار تلویزیون در بریتانیا از اخبار تمام رسانه های دیگر، مورد اعتمادتر است."

 

 

 

 

روزنامه نگار یا فعال سیاسی؟ (نگاهی دوباره)

منصفانه نیست اگر این درس را به پایان ببریم بدون آنکه اذعان کنیم مفهوم بی طرفی در رسانه های غرب به صورت فزاینده ای زیر سوال رفته است.

شبکه های رادیویی و تلویزیونی به این نتیجه رسیده اند که به دلیل رعایت قواعد اخلاقی مشترک، محصول کارشان بسیار شبیه هم شده است. در مطبوعات تنوع بیشتری به چشم می خورد چون خوانندگان روزنامه ها می توانند نشریه دلخواه خود را بر اساس گرایش های سیاسی شان انتخاب کنند. بعضی شبکه های رادیویی و تلویزیونی، پیروی از این روش را آغاز کرده اند که ظاهرا در بین مخاطبان، پر طرفدار هم بوده است.

مدیر شبکه پنج، یک شبکه تلویزیونی خصوصی در بریتانیا، می گوید:

"اخبار تلویزیون باید دقیق، منصفانه و بی غل و غش باشد و به حریم خصوصی افراد تجاوز نکند؛ اما این امر نباید باعث شود که تلویزیون در مسائل خاصی که مورد توجه مخاطبان است فعالیت نکند و یا آنها را پیگیری نکند. البته اگر خبرنگاری در مورد فردی دروغ بگوید، به او افترا بزند یا به نژاد او توهین کند، قوانینی برای حمایت از فرد مظلوم وجود دارد. به زبان دیگر، در مورد اخبار تلویزیون هم باید قواعد مربوط به مندرجات روزنامه ها اجرا شود. بینندگان تلویزیون نیاز دارند که بتوانند میان گزینه های اصیل و متفاوتی از نظر لحن، شیوه برخورد و گرایش، دست به انتخاب بزنند. چرا نباید یک برنامه خبری وجود داشته باشد که به یک دیدگاه خاص متمایل شود؟"

حتی در داخل بی بی سی هم سوال هایی در این باره مطرح شده است. مارتین بل یکی از برجسته ترین خبرنگاران امور خارجی بی بی سی می گفت:
"به جای شیوه های بی احساس گذشته، من اکنون اعتقاد به شیوه ای دارم که آن را روزنامه نگاری همراه با دلبستگی می خوانم. منظورم نوعی روزنامه نگاری است که همان قدر که در باره مسائل، دانش و آگاهی دارد، علاقه و توجه نیز نشان می دهد. از مسئولیت هایش آگاه است و بین خوب و بد، درست و غلط و ظالم و مظلوم، خنثی باقی نمی ماند."

همکاران و روسای مارتین بل در بی بی سی به شدت این نظر را رد کردند. جان سیمپسون یکی از آنان است:
"اینکه با چتر نجات به داخل کشور دیگری بپریم و از وقایع سر در بیاوریم، به اندازه کافی دشوار است. ما در چه مقامی هستیم که بگوییم کدام طرف خوب و کدام طرف بد است؟ به جز استثناهایی چون آلمان نازی یا حکومت پلیسی استالین، آیا واقعا تشخیص بد از خوب آسان است؟"

مارتین بل بی بی سی را ترک کرد و وارد سیاست شد. سیمپسون در این باره گفت:
"در گذشته دور یکی از سردبیران بی بی سی به من گفت که اگر می خواهم بر فکر مردم اثر بگذارم باید سیاستمدار بشوم، اما اگر بخواهم به آنها بگویم که چه خبر است، بهتر است وارد روزنامه نگاری شوم. مارتین بل کاری شرافتمندانه انجام داد و حرفه خود را عوض کرد. آن دسته از ما که در این حرفه باقی می مانیم وظیفه داریم اوضاع را آن گونه که هست گزارش کنیم، حتی اگر راحت هم نباشیم."

برخی از روزنامه نگاران در این میان اعتقاد دارند بی طرفی و تعادل به این معنی نیست که به دو طرف یک قضیه فضای یکسان داده شود. مهم این است که دو طرف یک قضیه برای بیان نظراتشان فضای کافی داشته باشند. این به خبرنگار و دبیران یک نشریه بستگی دارد که اگر کسی غیرمنطقی حرف می زند یا از خرابکاری دفاع می کند نسبت به کسی که به صلاح عموم صحبت می کند فضای کم تری برای ادای اظهارات خود داشته باشد. حتی در خبری که می‌نویسید می‌توانید اظهارات فردی را که به نظرتان منطقی‌تر حرف می‌زند در بالای خبر بیاورید و به اظهارات فرد دیگر تنها اشاره کنید.

اما به هر حال مهم این است که اظهارات دو نفر آورده شود.

روزنامه نگار یا فعال سیاسی؟ (نگاهی دوباره)

منصفانه نیست اگر این درس را به پایان ببریم بدون آنکه اذعان کنیم مفهوم بی طرفی در رسانه های غرب به صورت فزاینده ای زیر سوال رفته است.

شبکه های رادیویی و تلویزیونی به این نتیجه رسیده اند که به دلیل رعایت قواعد اخلاقی مشترک، محصول کارشان بسیار شبیه هم شده است. در مطبوعات تنوع بیشتری به چشم می خورد چون خوانندگان روزنامه ها می توانند نشریه دلخواه خود را بر اساس گرایش های سیاسی شان انتخاب کنند. بعضی شبکه های رادیویی و تلویزیونی، پیروی از این روش را آغاز کرده اند که ظاهرا در بین مخاطبان، پر طرفدار هم بوده است.

مدیر شبکه پنج، یک شبکه تلویزیونی خصوصی در بریتانیا، می گوید:

"اخبار تلویزیون باید دقیق، منصفانه و بی غل و غش باشد و به حریم خصوصی افراد تجاوز نکند؛ اما این امر نباید باعث شود که تلویزیون در مسائل خاصی که مورد توجه مخاطبان است فعالیت نکند و یا آنها را پیگیری نکند. البته اگر خبرنگاری در مورد فردی دروغ بگوید، به او افترا بزند یا به نژاد او توهین کند، قوانینی برای حمایت از فرد مظلوم وجود دارد. به زبان دیگر، در مورد اخبار تلویزیون هم باید قواعد مربوط به مندرجات روزنامه ها اجرا شود. بینندگان تلویزیون نیاز دارند که بتوانند میان گزینه های اصیل و متفاوتی از نظر لحن، شیوه برخورد و گرایش، دست به انتخاب بزنند. چرا نباید یک برنامه خبری وجود داشته باشد که به یک دیدگاه خاص متمایل شود؟"

حتی در داخل بی بی سی هم سوال هایی در این باره مطرح شده است. مارتین بل یکی از برجسته ترین خبرنگاران امور خارجی بی بی سی می گفت:
"به جای شیوه های بی احساس گذشته، من اکنون اعتقاد به شیوه ای دارم که آن را روزنامه نگاری همراه با دلبستگی می خوانم. منظورم نوعی روزنامه نگاری است که همان قدر که در باره مسائل، دانش و آگاهی دارد، علاقه و توجه نیز نشان می دهد. از مسئولیت هایش آگاه است و بین خوب و بد، درست و غلط و ظالم و مظلوم، خنثی باقی نمی ماند."

همکاران و روسای مارتین بل در بی بی سی به شدت این نظر را رد کردند. جان سیمپسون یکی از آنان است:
"اینکه با چتر نجات به داخل کشور دیگری بپریم و از وقایع سر در بیاوریم، به اندازه کافی دشوار است. ما در چه مقامی هستیم که بگوییم کدام طرف خوب و کدام طرف بد است؟ به جز استثناهایی چون آلمان نازی یا حکومت پلیسی استالین، آیا واقعا تشخیص بد از خوب آسان است؟"

مارتین بل بی بی سی را ترک کرد و وارد سیاست شد. سیمپسون در این باره گفت:
"در گذشته دور یکی از سردبیران بی بی سی به من گفت که اگر می خواهم بر فکر مردم اثر بگذارم باید سیاستمدار بشوم، اما اگر بخواهم به آنها بگویم که چه خبر است، بهتر است وارد روزنامه نگاری شوم. مارتین بل کاری شرافتمندانه انجام داد و حرفه خود را عوض کرد. آن دسته از ما که در این حرفه باقی می مانیم وظیفه داریم اوضاع را آن گونه که هست گزارش کنیم، حتی اگر راحت هم نباشیم."

برخی از روزنامه نگاران در این میان اعتقاد دارند بی طرفی و تعادل به این معنی نیست که به دو طرف یک قضیه فضای یکسان داده شود. مهم این است که دو طرف یک قضیه برای بیان نظراتشان فضای کافی داشته باشند. این به خبرنگار و دبیران یک نشریه بستگی دارد که اگر کسی غیرمنطقی حرف می زند یا از خرابکاری دفاع می کند نسبت به کسی که به صلاح عموم صحبت می کند فضای کم تری برای ادای اظهارات خود داشته باشد. حتی در خبری که می‌نویسید می‌توانید اظهارات فردی را که به نظرتان منطقی‌تر حرف می‌زند در بالای خبر بیاورید و به اظهارات فرد دیگر تنها اشاره کنید.

اما به هر حال مهم این است که اظهارات دو نفر آورده شود.

خلاصه درس

مایکل بورک گزارشگر بی بی سی می گوید: "خبرنگار با فعال سیاسی تفاوت دارد."

قانون یا مفاد پروانه فعالیت بسیاری از شبکه های رادیویی و تلویزیونی آنها را موظف می کند که بی طرف بمانند. این امر به ویژه در مورد سازمان های غیرتجاری مثل بی بی سی صادق است.

بر اساس لغتنامه ها بی طرف ماندن یعنی:
نداشتن دخالت مستقیم یا هر نوع نفع در یک جریان خاص و تبعیض قائل نشدن علیه یک طرف یا گروه مشخص و بی غرض و منصف بودن.
 

در مورد کار خبری از این مفهوم می توان دو نتیجه گرفت:
• روزنامه نگار باید تمام نظرهای مهم در مورد یک موضوع را منعکس کند. اگر موضع مخالف منعکس نشود، تنها نیمی از ماجرا پوشش داده شده است.
و
• روزنامه نگاران باید از درگیر شدن در موضوعی که آن را پوشش می دهند فاصله بگیرند؛ یعنی در مقابل پوشش خبری، پول یا هدیه قبول نکنند، در حزب سیاسی فعالیت نکنند و اجازه ندهند که نظر شخصی آنها بر کار خبری تاثیر بگذارد.

منعکس کردن تمام نظرها
هر موضوعی را می توان از دو سو یا بیشتر نگریست. بی طرفی در روزنامه نگاری، یعنی منعکس کردن تمام نظرهای مهم اما متفاوت در باره یک موضوع و قبول نکردن تفسیر خاصی که تنها یکی از طرف ها ارائه می دهد. حدس زدن در باره اینکه دیگران ممکن است چه نظری داشته باشند کافی نیست. باید به دنبالشان بروید و از آنها سوال کنید.

اگر فرد یا نهادی که با خبر شما مرتبط است، حاضر به اظهار نظر نشد، این موضوع را برای مخاطب خود روشن کنید. مخاطبان باید بدانند که شما سعی کرده اید نظر آن فرد یا نهاد را هم منعکس کنید.
 

در مورد موضوعات پیچیده، نمی توان هربار که به موضوع اشاره می شود، تمام نظرهای موافق و مخالف را منعکس کرد، اما در فرصت بعدی باید آنها هم شنیده شوند. نظرهای مهمی که هواداران بسیار دارند، باید پوشش تقریبا یکسان داشته باشند، هم از جهت مدت و هم از جهت ارائه آن.

فاصله گرفتن
نظر خبرنگار یا کارفرمای او، نباید از سوی مخاطبان حدس زده شود. باید به وضوح میان تفسیر و خبر تفاوت گذاشت.
نظر و فعالیت شخصی نباید بر کار شما اثر بگذارد. فعالیت های غیرقابل قبول شامل موارد زیر است:
• فعالیت برای احزاب سیاسی؛
• قبول پول یا هدیه به خاطر پوشش دادن یا ندادن یک خبر یا اعمال نفوذ بر شیوه ارائه آن خبر؛
• تبلیغ برای شرکت های تجارتی مثلا از طریق ظاهر شدن در آگهی های تبلیغاتی
• آموزش دادن به مصاحبه شوندگان بالقوه که چگونه از پاسخ های مشکل احتراز کنند.

بعضی از کلماتی که استفاده می کنیم اغلب به روشنی تمایلات قلبی ما را نشان می دهند. متن نوشته خود را با دقت بخوانید و قسمت هایی که احساسات شما را نشان می دهند تغییر دهید.

دنیای سیاست
گزارشگری بی طرفانه و متعادل به ویژه در دوران انتخابات اهمیت دارد و باید در این زمان ها بیش از همیشه مراقب و محتاط بود. سردبیران باید اطمینان بیابند که در طول مبارزات انتخاباتی پوشش خبری آنان فراگیر و منصفانه است.

فشارهای بازرگانی
تحریریه هایی که اصول قوی اخلاقی را رعایت می کنند، می کوشند خود را در مقابل فشار صاحبان، حامیان مالی و آگهی دهندگان حفظ کنند. رسانه هایی که خود را در خدمت منافع عمومی می دانند، صرف نظر از اینکه بودجه آنها از کجا تامین می شود، خود را به مخاطب و نه کسانی که کیسه پول را در دست دارند، وفادار می دانند.

خبرنگار یا فعال سیاسی؟
باید اذعان کرد که مفهوم بی طرفی در رسانه های غرب به صورت فزاینده ای مورد سوال قرار گرفته است.

 

 

ویژه گی های روزنامه نگاری الکترونیکی

روزنامه نگاری الکترونیک با توجه به ماهیت و ویژه گی خود یکی از ابزار های مهم در روابط عمومی الکترونیک به شمار میرود . برخی از این ویژه گی ها عبارتند از:

1- دو طرفه بودن یا تعاملی بودن : اولین و هیجان انگیز ترین ویژه گی روزنامه نگاری الکترونیک ، دوطرفه بودن یا تعاملی بودن آن است . در روزنامه نگاری الکترونیک مبحثی به نام " دروازه بان خبر " به ضعیف ترین حالت خود تبدیل میشود و به جای یک منبع خبری منابع متعدد خبری وجود خواهند داشت که میتوانند به خواننده و مخاطب قدرت انتخاب بیشتری بدهند . در این حالت ، این مخاطبان اند که میتوانند بر جریان انتقال اخبار و اطلاعات کنترول بیشتری پیدا کنند.

2- قابلیت در دسترس بودن لحظه ای اخبار (online) : این شیوه امکانی را در اختیار مخاطب قرار میدهد تا روزنامه نگار و مخاطب در جریان آخرین اخبار و تحولاتی که لحظه به لحظه اتفاق می افتد ، قرار گیرد .

3- قدرت جستحو : در روزنامه نگاری الکترونیک این امکان وجود دارد که در حد اقل زمان ممکن به نکتۀ دلخواه خود دسترسی پیدا کنیم .

4- غلبه بر محدودیت های زمان و مکان : در روزنامه نگاری جدید ، زمان و مکان در اینترنت تاثیر محدود کنندۀ خود را از دست داده اند و در هر زمان و مکان ، امکان دسترسی به اطلاعات و اخبار وجود دارد و دیگر عوامل جغرافیایی و زمان باعث بازدارنده گی نمیباشند.

5- حل مشکل توزیع : در گذشته یکی ازمعضلات عمدۀ روزنامه نگاری سنتی توزیع و رساندن نشریه به مخاطب بوده است . برف و باران ، شرایط جغرافیایی و فاصله تا مراکز چاپ ازجمله نکاتی بودند که باعث به وجود آمدن مسألۀ توزیع میشدند که این مشکل در روزنامه های الکترونیکی ازبین رفته است . امروزه با حذف سیستم توزیع سنتی ، این پدیده در حد یک انقلاب تغییر کرده است . مهم تر از آن حذف شدن عنصری به نام کاغذ است که علاوه بر صرفه جویی های اقتصادی به محیط زیست نیز صدمه وارد نمیشود.

6- حذف واسطه ها : در روزنامه نگاری سنتی بین پیام و مخاطب واسطه های متعددی وجود داشته است ، اما امروز در روزنامه نگاری الکترونیک این واسطه ها حذف شده اند .

7- تفاوت های مهم درآموزش های روزنامه نگاری سنتی و روزنامه نگاری الکترونیک : در روزنامه نگاری سنتی صرفآ بر مهارت های نوشتاری تکیه شد ، ولی در روزنامه نگاری الکترونیک آموزش ها بسیار تغییر کرده است . آشنایی روزنامه نگاران با فنآوری های جدید از عوامل بسیار تعیین کننده است . نقش تحقیقات و پژوهش برای خواننده با عث ازبین رفتن اعتبار یک رسانه میگردد . آموزش های سنتی ، مقطعی و موقت است . درصورتیکه آموزش های جدید پیشرفته است . مصاحبه های اینترنتی ، گزارش های اینترنتی ، یافتن موضوع و کسب اطلاعات و منبع یابی را کاملآ دچارتحول کرده است . یک گزارشگر اینترنتی باید لحظه به لحظه خود را در بستر تحولات آموزش جدید قرار دهد . در صورتیکه در روزنامه نگاری سنتی برای تیتر و لید یا گزارش نویسی و مصاحبه صرفآ چند روش وجود داشت .

8- حذف مجوز های دولتی : یکی از نکات برجسته در روزنامه نگاری الکترونیک و روزنامه های الکترونیکی حذف مجوز های دولتی و حکومتی است.

9- به وجود آمدن رقابت بین رسانه ها : به دلیل تنوع و رقابت بالای رسانه های الکترونیک ، مردم قادر خواهند بود به حقایق و مطالب بیشتری دسترسی پیدا کنند. بنابر این برای تاثیر گذاری روی مخاطب شیوه های قدیمی دیگر موثر نیست . همچنان حذف ، پنهان کاری وبیان واقعیت ها برای کسب وجاهت رسانه ها ازجمله ویژه گی های رسانه های الکترونیک است.

10- استفادۀ همزمان از گرافیک ، عکس ، صدا ، تصویر و نیز " چند رسانه ای" در جهت انتقال بهتر و کاملتر اخبار و اطلاعات از خصوصیات بارز روزنامه های الکترونیک میباشد.

     شعار رسانه های سایبرنتیکی : "جهانی فکر کن و محلی عمل کن " .

11- تجول در مسیر آگهی : از آنجاییکه یکی از اهداف رسانه ها برای خود کفایی و استقلال ، آگهی میباشد ، بستر اخذ آگهی برای مشتری دچار تحول اساسی شده است . در رسانه های جدید ، آگهی و تبلیغات همراه با فیلم ، صدا و تصویر و موسیقی ، مخاطب را به خود جلب میکند و تنوع در رنگ ها و تصویر جاذبۀ بسیاری را در مسیر آگهی ها ایجاد میکنند. تحول در سیستم های گرافیکی ازجمله ویژه گی های این نوع روزنامه نگاری است.

12- آرشیو : با وجود روزنامه های الکترونیک ، دستیابی به آرشیو ، هزاران بار افزایش می یابد . آرشیو های الکترونیکی حجم بسیار کمی دارند و فضای اشغال شده در مقایسه با روزنامه های کاغذی بسیار اندک است.

13- تغییر در روش های پوشش خبری : در روزنامه های کاغدی تنها با یک تاکتیک میتوان مخاطبان را مجاب به پذیرش یک خبر کرد . اما در روزنامه نگاری الکترونیک و نشریات الکترونیک برای اقناع مخاطبان ، شیوه های جدیدی از پوشش های خبری به صورت ترکیبی ، مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد. استفاده از "پیش زمینه" به شدت افزایش یافته و ابزار های نظیر فیلم ، اسناد و عکس میتواند برای مخاطب امکان اقناع بیشتری را فراهم کند.

14- رسانه های مجازی : در روزنامه نگاری الکترونیک یکی از مشکلاتی که روزنامه نگاران سنتی را محدود میسازد ، از بین رفته است ؛ محدودیت جا و مکان از بین رفته است . اصولآ ساختار سازمانی این رسانه ها همانند سازمانهای مجازی است که در این مجموعه معرفی و تشریح شده است .

در چنین حالتی ، روزنامۀ الکترونیکی به دلیل ارتباطات فکری و روش نگار آن میتواند با دیگر روزنامه ها و نشریاتی  که از حهت خط مشی یا شاختار با یکدیگر همخوانی دارند ، "لینک" شوند که این مسآله میتواند به ارایۀ مطالب دیگران و تبلیغ برای اخذ اطلاعات تکمیلی و اضافی بینجامد

انواع مصاحبه و شیوه‌های انجام آن

انواع مصاحبه و شیوه‌های انجام آن

 

شما در این بخش می آموزید که یک شگرد واحد برای مصاحبه موفق وجود ندارد و طبعا شیوه مصاحبه بر حسب این که مصاحبه شونده کیست، موضوع مصاحبه و هدف از مصاحبه چیست، تغییر خواهد کرد.

 

درس‌ها

عنوان  

مصاحبه چیست؟  

انواع مصاحبه  

مصاحبه خبری: برای پی بردن به واقعیت‌ها  

مصاحبه با آگاهان: برای کسب نظر یا اظهار عقیده خاص  

مصاحبه با مردم: برای کسب نظرعمومی و ارائه صدای مردم  

مصاحبه احساسی  

مصاحبه چالشی  

مصاحبه غافلگیرانه  

مصاحبه تحلیلی  

مصاحبه‌ سرگرم کننده  

خلاصه درس "انواع و شیوه‌های انجام مصاحبه"

 

 

مصاحبه چیست؟

اگر با وزیر اقتصاد مصاحبه کنید اولین سؤالی که از او می پرسید چیست؟ برای این که بهترین سؤال را بپرسید باید پیش از مصاحبه از اوضاع و احوال اقتصادی مطلع باشید.

اگر بخواهیم راز موفقیت یک مصاحبه گر خوب را در سه کلمه توضیح دهیم، باید بگوییم: "آمادگی، آمادگی، و آمادگی."

مصاحبه گری که آماده نباشد، مصاحبه شونده را نشناسد و روی موضوع مصاحبه احاطه نداشته باشد، از همان دقیقه اول در پنجه مصاحبه شونده ای اسیر می شود که مایل به ارائه اطلاعات دقیق و شفاف نیست.

اصلا مصاحبه یعنی چه؟ مصاحبه یعنی صحبتی که در آن خبرنگار سؤالاتی را با مصاحبه شونده مطرح می کند تا به واقعیت ها، نقطه نظرها و احساسات او پی ببرد.

مصاحبه تفاوت زیادی با مکالمه دارد. مکالمه بین دو نفر اغلب بدون ساختار و هدف مشخص انجام می شود اما مصاحبه باید دارای ساختار و هدف روشن باشد.
در روزنامه نگاری، تقریبا همیشه محدودیت زمانی وجود دارد. مصاحبه شونده هم ممکن است مشتاق نباشد اطلاعات یا نظر خود را در اختیار مصاحبه کننده قرار دهد. این عامل ها، هر دو فشار را بر مصاحبه کننده افزایش می دهند.

مصاحبه کردن فنی است که خیلی ها با آن سر و کار دارند اما تنها عده معدودی در آن ماهر هستند. یکی از این افراد ماهر، خانم لین باربر، خبرنگار بریتانیائی است که مصاحبه های خود را یک ماموریت مشکل به سبک نظامی تلقی می کند. او خود را به صورت جاسوسی در یک قطار در قلب سرزمین دشمن فرض می کند که مدارکی در اختیار دارد که اگر بتواند آن ها را به لندن برساند بریتانیا نجات پیدا می کند. اما او می داند که دشمن در تعقیبش است و احتمالا در ایستگاه بعدی دستگیر خواهد شد. تنها امید او مردی است که روبرویش نشسته است.

او می گوید: "من چیزی در باره او نمی دانم. تنها می توانم استنباط هائی از ظاهر او داشته باشم. آیا می توانم به او اعتماد کنم؟ او طرف من است یا طرف دشمن؟ آیا او شجاع و کاردان است یا در برخورد با اولین مانع درهم می شکند؟

تا رسیدن به ایستگاه بعدی یک ساعت فرصت دارم تا پاسخ این سؤالات را پیدا کنم. اما او هرگز نباید شک ببرد که من از او بازجوئی می کنم. ما فقط در قطار نشسته ایم و با هم صحبت می کنیم. بنابراین، در ابتدا نه چندان جدی اما با شدت و قوت، سؤالاتی را با او مطرح می کنم، پرسش هایی که سرنوشت کشورم به آن ها بستگی دارد."

مصاحبه موفق به دانش، سیاست، حساسیت، پافشاری و اغلب شجاعت نیاز دارد.

اما چه این مصاحبه تلفنی باشد چه رو در رو، چه با بالاترین مقام سیاسی باشد چه با یک فرد معمولی، به مهارتی نیاز دارد که کار خبرنگاری بدون آن پیش نمی رود.
 

 

انواع مصاحبه

یک شگرد واحد برای مصاحبه موفق وجود ندارد. طبعا شیوه مصاحبه بر حسب این که مصاحبه شونده کیست، موضوع مصاحبه و هدف از مصاحبه چیست، تغییر می کند.

اگر منظور از مصاحبه پی بردن به بعضی واقعیت ها بوده و مصاحبه کننده نتوانسته پاسخ مناسب دریافت کند، مصاحبه موفقیت آمیز نبوده است. اما اگر منظور سرگرم کردن مخاطبان و نگاهی به شخصیت مصاحبه شونده باشد، مانند اکثر مصاحبه ها با ستارگان هالیوود، دیگر موضوع پی بردن به واقعیت ها مطرح نیست.
مخاطبان نمی پسندند که مصاحبه کننده در گفتگو با مصاحبه شونده ای که آسیب پذیر است، سخت گیری بیش از حد نشان دهد.

در ادامه چند نوع مصاحبه را تشریح می کنیم و مشخص می کنیم که چه عامل هایی باعث می شوند این مصاحبه ها موفقیت آمیز از آب درآیند.

 

 

مصاحبه خبری: برای پی بردن به واقعیت‌ها

ساده ترین نوع مصاحبه آن است که خبرنگار سعی دارد اطلاعات جمع آوری کند و مصاحبه شونده هم مایل است که این اطلاعات را در اختیار او بگذارد. به عنوان نمونه:

• یک ساختمان بزرگ در اثر آتش سوزی از بین رفته و رئیس سازمان آتش نشانی شرح می دهد که چه اتفاقی افتاده است.
• یک ورزشکار شرح می دهد که چگونه خود را برای شرکت در مسابقات جهانی آماده می کند.
• مقام وزارت دارائی مقررات جدید مطالبه تخفیف مالیات را تشریح می کند.

در این نمونه ها اطلاعات داده شده به طور کلی جنجال برانگیز نیستند؛ اگر چه ممکن است موارد جنجال بر انگیزی هم وجود داشته باشد که در مصاحبه دیگری با یک مصاحبه شونده دیگر مطرح شود. در این نمونه ها تضاد منافع میان مصاحبه کننده و مصاحبه شونده وجود ندارد؛ مصاحبه شونده از مخفی نگه داشتن اطلاعات نفعی نمی برد و خبرنگار هم دلیلی نمی بیند که در موضع تهاجمی قرار بگیرد یا مصاحبه شونده را به چالش بطلبد. برعکس لحن مناسب مصاحبه کننده در جهت دلگرمی و موافقت با مصاحبه شونده خواهد بود به ویژه اگر مصاحبه شونده جوان، کم تجربه یا مضطرب باشد مثل کسی که چند لحظه قبل شاهد سانحه یا مصیبتی بوده است.

جان اسنو، از کانال چهار تلویزیون بریتانیا می گوید: "برای من مصاحبه به منزله جنگ گلادیاتورها نیست. هدف من شنیدن پاسخ هاست. مصاحبه در حالت کلی کاوش برای یافتن اطلاعات است."

مصاحبه هایی که برای کسب اطلاعات انجام می شوند برای خبرنگاران حیاتی هستند، چون مواد خام برای کارخانه خبرسازی تولید می کنند. این بدان معنی نیست که این مصاحبه ها برای دیدن یا شنیدن جالب هستند. اگر قرار به پخش آنها باشد باید تدوین و کوتاه شوند. اطلاعاتی که در این مصاحبه ها به دست آمده در یک متن مختصر توسط مجری در اختیار مخاطب گذاشته می شود تا زمان برای مصاحبه‌های جالب توجه تر باقی بماند.

ما می توانیم این نوع مصاحبه ها را مصاحبه خبری بنامیم.

هدف از این نوع مصاحبه این است که تا جایی که ممکن است در مدت زمان موجود از مصاحبه شونده اطلاعات دقیق و مناسب کسب کنیم.

با این افراد زیاد مصاحبه می شود:
• شاهد عینی
• مامور پلیس
• مامور آتش نشانی
این سؤال ها باید پرسیده شوند:
• چه کسی؟
• چه چیزی؟
• کجا؟
• چه زمانی؟
• چگونه؟
چرا؟
 

 

مصاحبه با آگاهان: برای کسب نظر یا اظهار عقیده خاص

به طور کلی اگر به جای این که مصاحبه شونده به بازگویی آنچه واقع شده بپردازد، از او پرسیده شود راجع به موضوع مورد بحث چه فکر می کند و چه حسی دارد، جالب تر و جذاب تر است.

باز هم آمادگی شرط اول است؛ بدترین حالت این است که مصاحبه گر از مسئول یک سازمان یا یک مدیر درباره جزئیات طرحی بپرسد که قبلا اعلام شده است. در این صورت، مصاحبه گر آن چند دقیقه گرانبهایی را که بعد از مدت ها تلاش برای مصاحبه به دست آورده صرف گرفتن اطلاعاتی کرده که قبلا منتشر شده بوده و آن مسئول هم به راحتی از پاسخگویی به سؤالات کلیدی و ارائه نظر خود درباره برنامه های جنجال برانگیز طفره رفته است.

این نوع مصاحبه به منظور پی بردن به نظرات مصاحبه شونده در مورد یک موضوع خاص انجام می شود.

مصاحبه شونده می تواند کسی باشد که از موضوعی کاملا آگاه است و درباره آن نظر خاصی دارد از جمله:
• کسی که به نوعی در ماجرا درگیر است؛
• سیاستمدار، مقام دولتی یا عضو گروه فشار؛
• مردم معمولی که درگیر ماجرا نیستند ولی نظر خاصی در مورد آن دارند.
فکر کنید که چگونه می توان به سه موضوعی که قبلا در باره آن ها صحبت کردیم از زاویه دیگری نگاه کرد:
• یک ساختمان بزرگ در اثر آتش سوزی از بین رفته و رئیس آتش نشانی شرح می دهد که چه اتفاقی افتاده است.
• یک ورزشکار شرح می دهد که چگونه خود را برای شرکت در مسابقات جهانی آماده می کند.
• مامور وزارت دارائی مقررات جدید مطالبه تخفیف مالیات را تشریح می کند.

سؤالات مصاحبه کننده در این نوع مصاحبه کاوشگرانه تر از سؤالات در مصاحبه خبری است. به عنوان نمونه:
- وقتی این خبر را شنیدید واکنش شما چه بود؟
- این خبر چه تاثیری بر شما گذاشت؟
- در این مورد چه فکر می کنید؟
- چرا موافق یا مخالف هستید؟
- آیا پیشنهادی غیر از این دارید؟
- فکر می کنید به جای این، باید چه می کردند؟
- در این مورد چه خواهید کرد؟
 

 

مصاحبه با مردم: برای کسب نظرعمومی و ارائه صدای مردم

بسیاری از اوقات خبرنگار دنبال نظر یک شخص خاص نیست بلکه می خواهد نظر مردم کوچه و خیابان را بداند.

در این حالت نظرتنها یک نفر، نماینده نظرعموم نخواهد بود. بنابراین خبرنگاران رادیو و تلویزیون نظر چندین نفر را جمع آوری می کنند و با انتخاب نمونه هائی از میان آن ها مجموعه کوتاهی از نظرهای مختلف را به مخاطب خود ارائه می کنند.

نتیجه ارائه شده صدای مردم خوانده می شود.

صدای مردم به خصوص در زمانی که خیلی از آن ها آماده اظهار نظر فوری هستند، بسیار به کار می آید؛ اما اگر موضوع پیچیده، دور از ذهن، فنی و مشکل باشد کم تر استفاده می شود. موضوع های خنده دار برای صدای مردم مناسب هستند. سؤال های زیر نمونه های خوبی برای جمع آوری صدای مردم هستند:
• در انتخابات به چه کسی رای می دهید؟
• در میان شخصیت های کشور، چه کسی را بیشتر قبول دارید؟
• از وسائط نقلیه عمومی تا چه حد رضایت دارید؟

مصاحبه کننده باید از تمام کسانی که مورد پرسش قرار می گیرند، سؤال اولیه مشابهی بپرسد؛ اما می تواند پس از سؤال اول مورد به مورد پرسش های دیگری را مطرح کند (مثلا بپرسد: چرا؟). البته سؤال اولیه باید پرسشی باشد که جوابش بیش از یک بله یا خیر ساده است.

صداهای مردم شیوه مناسبی برای محلی کردن بیشتر خبر است. به عنوان مثال اگر دولت مرکزی سیگار کشیدن را در محل های عمومی ممنوع کند، شما می توانید پی ببرید که مردم شهر شما تا چه حد آن را می پسندند.

در هنگام استفاده از صدای مردم باید تا سر حد امکان از نظرهای گوناگون استفاده کرد. اگر مسئله مربوط به اقلیتی از جامعه است به جایی بروید که افراد آن اقلیت در آن جا هستند؛ اگر شهریه دانشگاه افزایش پیدا می کند به دانشگاه بروید و اگر هزینه نگهداری از کودکان بالا می رود به یک مهد کودک بروید.

از صدای مردم اغلب بین سی تا چهل ثانیه استفاده می شود، که می توان در این محدوده زمانی حدود چهار تا هشت نظر را منعکس کرد.

 

 

مصاحبه احساسی

مصاحبه احساسی با مصاحبه برای اظهارعقیده شباهت ها و نزدیکی هایی دارد.

بعضی از جذاب ترین برنامه های رادیویی و تلویزیونی برنامه هائی هستند که در آن ها مردم احساسات خود را به مخاطبان نشان می دهند. بسیاری از بینندگان و شنوندگان میل دارند بیشتر در خشم، غم یا شادی دیگران شریک شوند تا این که یک رشته بحث یا واقعیت های خشک را بشنوند.

شاید تعجب کنید اما خیلی ها آماده هستند تا طیف گسترده ای از مخاطبان شما را در احساسات خود شریک کنند. صحبت کردن با رسانه ها شاید از درد آنان بکاهد، یاد یکی از عزیزان آن ها را زنده نگاه دارد، سؤالی را که ناامیدانه دنبال پاسخش هستند در سطح وسیع مطرح کند یا باعث ریخته شدن آبروی کسی شود که او را مسئول بدبختی خود می دانند.

در این موارد خبرنگار نباید با قطع کردن حرف مصاحبه شونده کنجکاوی بیش از حد نشان دهد و حضورش باید در حاشیه باشد. او باید با تصدیق کردن گفته های مصاحبه شونده یا سر تکان دادن مثبت به مصاحبه شونده کمک کند که به حرف زدن ادامه دهد.

یک سؤال واضح که زیاد هم پرسیده می شود این است: چه احساسی دارید؟ برای خیلی ها این سؤال چندان جالب تلقی نمی شود؛ "شوهرم مرده و خانه ام سوخته، فکر می کنی چه احساسی دارم؟"

شیوه بهتر، پرسیدن سؤال های ساده جهت کسب خبر است؛ چه اتفاقی افتاده؟ حالا چه کار می کنید؟ اگر مصاحبه شونده بخواهد که دیگران را در احساسات خود شریک کند، این کار را خواهد کرد. اگر هم نخواهد، شما خویشتن داری نشان داده اید و رنجش او را به حداقل رسانده اید.

به یاد داشته باشید که شما حق ندارید خود را در احساسات مصاحبه شونده وارد کنید مگر آن که او این اجازه را به شما بدهد.

اگر مصاحبه شونده از شما بخواهد که او را تنها بگذارید، فورا اطاعت کنید.

اما نباید قواعد خبرنگاری را فراموش کنید. آن ها که تحت فشار یا دچار احساسات هستند بیشتر احتمال دارد که حرفی بزنند که افترا آمیز باشد و یا پس از یک مصیبت، این خطر وجود دارد که مصاحبه شونده تلاش کند تا تقصیر را به گردن کسی بیاندازد. اگر شما اجازه بدهید که اتهامات بی پایه آنان پخش شود، احتمال دارد که یا راهی دادگاه شوید یا کار خود را از دست بدهید.
 

 


 

 

ادامه مطلب ...